کانال تلگرام دلنوشته های یک طلبه | محمد رضا دادپور @mohamadrezahadadpour

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

@dastneveshtehay ادمین

* منبع اصلی مستندات:
دفترچه نیم سوخته
اعترافات دیده بان
کودکانه های تکفیری
حیفا
تب مژگان
همه نوکرها
کف خیابون
حجره پریا
*انتشار مطالبم بدون ذکر نام نویسنده و آدرس و لینک کانال جایز نیست

آدرس کانال احتیاطی:
@Mohammadrezahadadpour02

 مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û±Û±

صبح از هتل به سمت مسجد حنانه حرکت کردیم. روایت داریم که امام صادق که وارد سرزمین نجف شدند، سه بار از اسب پیاده شدند و نماز خواندند که یکیش همین مسجد حنانه است. (ترجمه کامل الزیارات، ص۹۶)

این مسجد بین نجف و کوفه است. فاصلش ۱۰ دقیقه هم نبود. حالا چرا بهش میگن حنانه؟ به دو دلیل:

یکی اینکه وقتی پیکر مطهر امام علی علیه السلام را از کوفه به نجف میبردند، در حین عبور از این منطقه، این مسجد به احترام جنازه مولا تعظیم کرد و ناله سر داد.

دومیش هم این که بیست سال بعد، هنگام عبور اسرای کربلا از این محل، سر امام حسین علیه السلام یک شب در این محل نگهداری شد و این مکان در عزای امام حسین ناله سر داد.

بخاطر همین، بعد از نماز و خوندن دعایی که وارد شده، جمع شدیم و یه سلام مختصر به اباعبدالله الحسین دادیم.

راستی جمله آخر دعای مسجد حنانه خیلی زیباست که میگه: سه تا چیز بهم بده:
۱. سست نباشم و پاهام نلرزه
۲. هدایت بشم و فکر نکنم خیلی کارم دmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û±Û°

یه شب که نجف بودیم، یه گعده در اطاق ما گذاشتیم و رفقا از دریافت هایی که از این سفر داشتند توضیح دادند.

آقای جاوید با یکی از افسران راهنمایی نجف گفتگویی کرده بود که خلاصش را تقدیم میکنم:

آقای ناصری اهل ناصریه عراق که از معاودین عراقی ساکن ایران بوده وبعد از نابودی صدام به وطن خود برگشته این نظرات را داشت:

۱_ بی نظمی و عقب ماندگی شدید در عراق ریشه در عقب نگهداشتن مناطق شیعه نشین از جانب صدام ملعون دارد.

۲_ درحال حاضر هم تفرقه و منیّت بین جناح ها و احزاب شیعی حاکم مانع کارآمدی دراداره امور کشور شده و اعتماد مردم را به دولت سیعی بسیار پایین آورده طوریکه برآوردها نشان از مشارکت بسیار پایین مردم در انتخابات پیش رو دارد.

۳_ مردم زخم خورده ی جنایات صدام و سپس آمریکا و نهایتا داعش اند. ده ها یتیم و بیوه سالها باخود عقده هایی دارند که آنرا به انحا ٕ مختلف در جامعه وارد میکنند و ترمیم این زخم ها ده ها سال طول میکشد.

۴_ از برخورد بد ایرانیها با عربها دلخور بود اما از مهمان نوازی شیرازی ها نسبت به عربها تعریف می کرد. مخصوصا وقتی فهمید شیرازی ام.

Ûµ_ گفØmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û¹

دیشب در حرم نماز جماعت مغرب و عشا خوندیم. صحن حضرت زهرا سلام الله علیها بودیم که دیدم جماعت وصل نمیشه.

پاشدیم خودمون و چند تا زائرمون نماز را به جماعت بخونیم ... شاید همش ۷ یا ۸ نفر بودیم ... که چشمتون روز بد نبینه!

یکی از بچه های دانشگاه اصفهان که پارسال با خودم کلاس داشت و سرتاپاش مسخره بازی هست سر و کلش پیدا شد. وجدانا تا دیدمش خودمو باختم و گفتگ الان بی آبرو بازی در میاره! ماشالله هیکلی و یه کم هم سبزه و ریش مرتب و یه چیزی هم مثل محافظای شخصیتا تو گوشش بود که دیدم اومد به طرفم و یه چشمک زد و گفت: *حاجی نوکرتم... حیفه بقیه بی بهره بمونن!*

اینو گفت و با صدای بلند با لحن عربی خیلی غلیظ فریاد زد: *ایها المومنون! صلاه الجماعه المغرب بسماحت الشیخ محمد رضا الحدادپور ! عجلّوا بالصلاه ... یا الله ...*

منو میگین ... داشتم ذره ذره آب میشدم... شاید همش ده ثانیه نشد که دیدم پشت سرم ... جمعیت زیاد ... خوف کردم... دیگه نه راه پیش داشتم و نه راه پس ... فقط تو گوش مهدی گفتم: مهدی تو به روح معتقدی؟
مهدی هم گفت: آره حاجی ... اما الان داره روح شما شاد میشه ها ... یکی طلب من...

اینو گفت و بعدش با لحن ضایع عربی فریاد زد: یا الله ... ایرانی زائر لطفا مرتب ایستاد ... یاالله ...

داشتم میترکیدم از خنده اما خیلی هم ترسیده بودم ... حتی شنیدم که یه نفر پشت سرم داشت به دوستش میگفت: فکر کنم این حاج آقاهه از خاندان صدر باشنا ... خیلی به همونا شبیهه... احتمالا واسه مسایل امنیتی نمیگن مال کدوم خاندانه؟ مال خاندان حکیمه؟ صدره؟ شیرازیه؟ سیستانیه؟ کیه؟

چشمم به دو سه تا از خادمان حرم خورد... بنده خداها چشماشون داشت میپرید بیرون! گفتم الانه که بیان و جماعتو بهم بزنن!

داشتم میپوکیدم از حرص و خنده اما باید آبروداری میکردم... فقط یه کلمه میتونستم بگم... اونم تکبیره الاحرام بود ... الله اکبر!

فقط همینو بگم که بعد از اینکه نمازو خوندیم، غیب شدم اما قبل از من، مهدی غیبش زد و وسط جمعیت خودشو گم و گور کرد که نزنم لهش نکنم!

خلMohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û¸

یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار شدیم و بقیه هم بیدار کردیم و آماده رفتن به حرم شدیم.

هنوز بارون میومد و تا حرم حسابی خیس شدیم. وارد حرم شدیم و بعد از مختصری زیارت، به مقام بالا سر رفتم و بقیه اعمال شب گذشته که ناقص مونده بود را انجام دادم.

توجه کنین که نماز زیارت وارد نشده بلکه میشه نماز خوند و ثوابش را هدیه کرد به امیر مومنان علیه السلام.

به رفقا گفتم در سحرها حداقل سه چیز بنا به دستور قرآن کریم وارد شده: استغفار ، قراعت قرآن ، نماز شب!

مشغول شدیم تا اینکه اذون صبح رو گفتند. یکی از رفقای کانال دلنوشته که اصالتا تبریزی هست و الان یکی از فرماندهان تیم مهندسی هست را در حرم دیدم و کلی خوش و بش کردیم‌. دو ساله در عراق هست و بخاطر همین ماموریتش، عروسیش به عقب افتاده و پیشنهاد دادم میلاد امام مجتبی که میشه ماه رمضون آینده ، بیاد تبریز و عروسی کنه تا هم خودش و هم دختر مردم از پادرهوایی نجات پیدا کنن!

بعد از دعای ندبه، برگشتیم هتل.

کلا عاشق دعاخوندنای عرب ها هستم. به دو دلیل:
یکی اینکه وسطش شعر و روضه نمیخونن!
دومیش هم اینه که متن دعا را کاملا درست میخونن و به اندازه کافی مسلط هستند.

مثل ما نیستند که به نوحه خون بگن حالا واسمون دعای ندبه هم بخون! تخصص بعضی عربها به خوندن دعاست و بهش افتخار میکنند.

قرار شد تا ظهر در اختیار خودمون باشیم. منم نشستم و بعد از اینکه یه گعده کوچیک اعتقادی با بعضی زائرا گرفتم، رفتم استراحت کردم و یه کم ادامه سفرنامه را نوشتم.

بخاطر مشکلاتی Ú©Ù‡ برای بعضی زائرا پیش اومده بود Ùˆ نیاز به Ú©Ù…Ú© داشتند، نماز ظهر را حرÙmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û·

مشکل سیستم صوتی، مختص جمهوری اسلامی ایران تنها نیست. کلا همه جا همین مشکل وجود داره. در حال نماز مغرب بودیم ... رکعت دوم ... توی رکوع ... دیدیم رکوع امام جماعت خیلی طول کشید ... ما را میگی؟ فکر کردیم حالی به امام جماعت دست داده و عرفان و سلوک و این حرفا ... تا اینکه یهو صدا وصل شد و گفت: السلام علیکم و رحمت الله و برکاته ... ان الله و ملائکته ... !
نگو سیستم صوتی قطع شده بوده!
شما تصور کن کل صحن حضرت زهرا در رکوع ... یهو اعلام کنن نماز تموم شده!
دیگه بقیشو خودتون حدس بزنین😐

بگذریم!

بعد از اون نماز فوق عرفانی! با چند نفر از زائرای کاروان خودمون نشستیم و دعای کمیل خوندیم!

من با اون تیکه دعای کمیل که میگه *اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم* خیلی دلم میشکنه! ینی خدایا ببخش گناهانی که باعث شد خودم با دست خودم دامنو آلوده کنم😭 نه میتونم بندازم تقصیر مردم و استکبار جهانی و تهاجم فرهنگی و نه میتونم ادعا کنم که مجبور بودم که گناه کردم😭
جاتون خالی ...

بعدش رفتیم سر قرارمون ... قرار ما همیشه جلوی ایوان طلا ... ینی جلوی باب مسلم بÙmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û¶

به خاطر شدت بارندگی و عدم آمادگی مسئولین ذی ربط، همه خلائق واسه نماز جماعت مغرب و عشا ریختن تو صحن حضرت زهرا سلام الله علیها.

هنوز یه ربع بیست دقیقه وقت داشتیم تا اذون. خانما را فرستادیم رفتند داخل. آقایون هم چون نمیشد با هم بمونیم پخش شدیم. من و چند نفر دیگه هم رفتم به طرف ضریح نورانی حضرت امیر علیه السلام.

لحظه ای که میخواستم وارد رواق اصلی بشم، دیدم مهندس شیرازی یکی از خانمهای پیر زائر کاروان خودمون را با ویلچر داره میبره داخل. خدا خیرش بده. بدون هیچ منت و حرفی، کل مسیر و زیارت ها و... همین کارو میکرد. اخلاق داش مشتی جالبی داره. ازش قول گرفتم هم برامون زیارت عاشورا بخونه و هم تو حرم حضرت ابالفضل برامون از حضرت ابالفضل مدح بخونه.

باید با پای راست وارد بشیم. یه دعای نیم صفحه ای داره که معنیش خیلی جالبه و آخرش هم از حضرت اجازه وارد شدن به حرم را میگیری.

رواق و در و دیوار را که خوب بوسیدی، پای راستتو دوباره حرکت میدی و یه دعای دیگه هم هست که دو خطه. معنی توبه میده. اگه مثل من گنهکار باشی، سرت میندازی پایین و همش با خودت فکر میکنی که اگر توبه من قبول نشه، چه خاکی به سرم بریزم؟😭

چند قدم میری تا به ضریح برسی. یک صفحه کامل زیارت و دعاست که شیخ عباس قمی در مفاتیح نقل کرده. بعدش هم یه دعای دو صفحه ای دیگه است که باید حواست باشه اگه مزاحم مردم نیستی و حق الناس به گردنت نmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Ûµ

به سمت هتل رفتیم. اطاق ها تقسیم شد و بعدش استقرار پیدا کردیم. ولی جلوی دل زائران را نمیشد گرفت. بخاطر همین تصمیم گرفتیم به محض اینکه وسایلاشون را بردند توی اطاقاشون، همه را جمع کنیم و بریم زیارت جمعی.

شاید یه نیم ساعت طول کشید. خیلی زود همه جمع شدند. اصلا جمعیت یه جوری بود. بعضیا از توی هتل دلشون شکسته بود و معلوم بود گریه دارن اما دارن تلاش میکنن که جلوی گریشون بگیرن.

آدم هرچی درد داره توی دل خودشه‌. اغلب دردها را نه میشه گفت و نه میشه حتی دربارش مشورت کرد. نه میشه باهاش ساخت و نه میشه ازش فرار کرد. فقط به خدا و اهل بیت میشه گفت ازشون کمک خواست. حال اغلب کسانی که باهامون هستند این مدلیه.

خب زیارت باهمینا ... همین مشکلات دار های آبرودار که دارن با سیلی صورتشون سرخ میکنن خیلی میچسبه. فقط کافیه از گیت اول رد شی و به گیت دوم برسی و بگی لطفا چشماتون ببندید و آروم این چند قدمو پشت سرم بیایین ...

بعد از چند قدم ... که میبینی گریه روی صورتشون داره میلرزه و چشماشونم هنوز بسته است، بگی حالا باز کنین...

یهو گنبد خشکل امیرالمومنین را ببینند...😭 یهو صدای فریاد و ناله جمعیت بره بالا ... چند نفر به تعظیم بیفتن ... چند نفر یه هقهق ... چند نفر هم لبشون خنده است و چشمشون گریه...

رفتم پشت سر جمعیت که وقتی اذن دخول را میخونم، جلوم باشن و صدامو درست بشنون... گفتم دیگه به شما نباید بگم که اگه دلت در اذن دخول شکست، به شما اذن داده شده... چون شما دلتون شکسته هست...

هنوز تموم نشده بÙmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û´

از ناصریه تا نجف، تقریبا سه ساعت طول کشید. کمی احساس خستگی میکردم... یه کم استراحت کردم و به آقای جاوید سپردم که نیم ساعت قبل از نجف بیدارم کنه.

آقای جاوید از معدود مدیران و تهیه کنندگان رادیو هست که در مرکز فارس مشغولن و هر چی از ولایتمداری و هوش سیاسی اینشون بگم بازم کم گفتم.

نیم ساعت قبل از نجف از خواب بیدارم کرد. چون دسترسی به آب نداشتم، تیمم مختصری کردم و بسم الله...


۱. امام صادق فرمودند ثواب زیارت جدم، هرقدمش به اندازه حج و عمره است. و اگر در این راه غبارآلود شود (به سختی بیفتد) در آتش دوزخ نمیسوزد.
وسائل _ ج۱۰ _ ص۲۹۴_ ح۱

۲. توضیحاتی درباره تاریخ نجف و اینکه نجف مدت ها پس از تاسیس کوفه ساخته شده و ....

۳. قبر امام علی علیه السلام تا صد سال مخفی بوده و در زمان امام صادق علیه السلام به شیعیان معرفی شده.

۴. بزرگی میگفت: گلدسته های ایوان طلای نجف بر خلاف حرم های دیگر رو به قبله نیست. حضرت در عالم مکاشفه به اون معمار دmohamadrezahadadpour

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û³

راه افتادیم. دیدم هم کاروانی ها حال دارن و طالب دعا و مناجات هستند. جاتون خالی یه دعای توسل با هم خوندیم.

چون خیلی صدام خوب نیست و کلا صِدام مصیبته، دیگه وسطش روضه و شعر و اینا نخوندم. نکته جالبش اینجا بود که وقتی به توسل به امام رضا علیه السلام رسیدیم، صدای ناله مردم بیشتر بلند شد. خیلی بی معرفت تر از این حرفام اما بزرگی میگفت قطعا عنایتی شده که دل ها به طرفش متوجه شده!

بعد از حدود یکی دو ساعت، در رستوران صدف واقع در نورآباد جهت صرف شام توقف کردیم. کنار این رستوران، مسجد ساده و باصفایی بود که توسط شهید محراب، آیت الله مدنی رحمه الله علیه کلنگ زنی شده بود.

حرکت کردیم.

حدود ساعت ۵ونیم به شلمچه رسیدیم. خدا قسمتتون کنه قدم زدن و خلوت سحر و بین الطلوعین شلمچه.
نماز صبح خوندیم و بعدش چندتا نکته درباب خواص اذکار و ادعیه بعد از نماز صبح گفتم و با زائرا صحبت کردیم.

اینم بگم که یکی از پیرزن های کاروان خیلی باحاله... بعد از اینکه کلی صحبت کردم و حال و هوا و معنویت و این چیزا ... پرید اومد جلو و خیلی جدی پرسید: حاجی! الهی قربونت برم... این دعاها و این چیزا که گفتی، باید با دل ناشتا باشه یا نه؟

گفتم: باید هر از هشت ساعت و طبق دستور آخوند معالج مصرف شود!! آخه مادر جان! مگه میخوای بری آزمایشگاه که باید ناشتا ما_قبل_الشهادهن👈 😐
روحانی کاروان بغلی👈 😳
اون خانمه👈 😇
بقیه کاروان👈 🤣

بگذریم...

جاتون خالی صبحونه هم تو سالن ترانزیت خوردیم. بعدش حاجی گذرنامه ها را بهمون داد و گفت باید تو صف بایستیم تا از مرز عبور کنیم.

ته دلم روشن بود که مشکلی پیش نمیاد. نوبتم شد و گذرو بهش دادم و اونم چک کرد و مُهر و گفت برو ! همین ... بدون درد و خونریزی!
الحمدلله ...

رد شدیم و سوار اتوبوس های عراقی شدیم. چون فاصله شلمچه تا بصره عراق خیلی کوتاهه، بلندگو را برداشتم و گفتم: عزیزانی که حال و حوصله منو دارن یه mohamadrezahadadpour

🔸🔸 خدا به فریادمون برسه ... 🔸🔸

امام زمان آنقدر ظهور نمیکند که حتی آنهایی که به او اعتقاد داشتند هم ناامید میشوند!

همه باید آزمایش شوند.

خطبه حضرت علی یادتان هست؟
والله لتغربلن غربلة و لتبلبلن بلبلة

در زبان فارسی چنین ترجمه اش کرده اند:
به خدا که غربال خواهید شد...

ولی دیده ام که بسیاری از مترجمین به عمق کلام امام نرسیده اند ... چون افکارشان محدود به لغتنامه هایی بوده که معمولا توسط عرب زبانان نوشته نشده اند و یا تاریخشان گذشته و یا اینکه مترجم محترم در محیط آن زبان کنکاش نکرده است ... و ... قس علیهذا.


اما برای فهم عمق معنای کلام امام ... اینجور در نظر بگیرید که:

👈 وقتی شخصی دارد خاکها را سرند/غربال میکند تا سنگها را از کلوخها جدا کند و نمیتواند چون بعضی از خاکها خیلی سفت به سنگها چسبیده اند و این شخص آنچنان به سختی غربال را تکان میدهد که سنگها با خوردن به دیواره الک از خاکها جدا شوند.
این است معنی بهتر، برای درک بهتر کلام امام در جمله: لتغربلن غربلة.

و اما: " بلبلة "

👈 برای درک این کلمه یک قوری یا کتری را در نظر بگیرید که توی آن چایی دارد.
هم چای هست و هم تفاله چای و شما میخواهید طوری چای را در استکان بریزید که تفاله ای به آن وارد نشود.
پس با کج Ùˆ راست کردن قوری تلØMohamadrezahadadpour

🔸🔸 دلم خیلی پُره ... 🔸🔸

امروز اگر کسی به آخوند و اسلام و حکومت ایران اعتراض کند شجاع نیست...
حتی عاقل و با شعور و فهمیده و مبارز هم نیست!
امروز اگر کسی یهودیان مخفی و مسلمان نما را شناسایی کند و اثبات کند کشته خواهد شد.
امروز اگر کسی جاسوسان را شناسایی کند جانش در خطر قرار میگیرد. ... نه کسی که به آخوندها و اسلام و قرآن و بدیهیات دین حمله کند.

یکی از رفقا میگفت: تهران که بودم شروع کردم به تحقیق در مورد یهود ... شب آمدند... قفل در خانه را باز کردند ... تا بالای سرم آمدند و رفتند.
این کار در عرف سازمانهای جاسوسی یعنی تهدید به قتل.
یعنی هر جا بری توی مشت مایی.

چرا نکشتند؟
چون نمیدانستند که من چقدر میدانم.
و نمیدانستند که عواقب کشتن من چقدر برای یهود میتواند خطر داشته باشد.

اگر کسی شجاعت دارد راجع به یهود و نوکران یهود تحقیق کند نه اینکه به آخوندها فحش بدهد.

الان فحش دادن به آخوندها .... که .... مطلوب انگلیس و آمریکا و یهود است ... چون الان وقتش است که این حکومت را چپه کند و حکومتی جدید سر کار بیاورد! تا یک عده دزد جدید تربیت کند و باز با تصویب قوانین جدید کشور را پانصد سال عقب بیندازند.
دقت داشته باشید که به ازای هر سال عقب ماندن ما از علم آنها چقدر در علم جلو میزنند.

چون به قول روایت: علم ابزار قدرت است و هر کشوری که در علم برتر باشد سرتر خواهد بود.
و هر کشوری هم که در علم عقب بماند بر او مسلط خواهند شد.
پس باید ایران را از علم عقب بیندازند.
پس
با هشت سال جنگی که بر ما تحمیل کردند آنها اقلا هشتاد سال در علم از ما جلو زدند.
هشت سال و قت شهید کاظمی ها و شهید شهریاری ها و حسن طهرانی و امثالهم در جنگ گذشت و تلف شد ...
خدا میداند که اگر آنها را درگیر جنگ نکرده بودند الان کجا بودیم.
چون هدف اصلی عقب نگه داشتن ایران از قافله علم است. و نه چیز دیگر.


ما چرا میگوییم یهود؟
چون اساسا پول احزاب در غرب توسط Mohamadrezahadadpour

پدرم گفت که خاموش نباشی کافیست
بذرِ اندیشه به ادراک بپاشی کافیست

مادرم گفت عزیزم نگرانم لطفا
تانکردند،تو را هم متلاشی کافیست

پدرم گفت که خانوووم! از اول بوده ست
دورِ شاعر پر از اینگونه حواشی کافیست

مادرم گفت شما مادر اگر میبودی...
پدرم گفت کمجتبی_سپیدØMohamadrezahadadpour

  کلمات کلیدی: مجتبی_سپید

📌📙 کتابچه ی همراه؛
سودای سینما ۹۶؛
ویژه ی جشنواره سی و ششم فیلم فجرMohamadrezahadadpour

هندبوک سودای سینما 96.pdf

📚بهترین و راحت ترین راه های تهیه کتاب های رمان و دیگر کتاب ها📚

🖌 روایتی امنیتی از فضای داخل و خارج

🔍 حاوی اطلاعات Ùˆ Ù†Úhttp://bonizkala.com/index.php?id_category=142&controller=categoryنیتی

جهت تهیه جزئی Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ میتونید به یکی از این راÙmahanrayan1


✅ کتابها با سرعت و به راحتی به آدرستان پست خواهد شد و آنها را درب منزل تحویل بگیرید.

دست بوسی و پا بوسی نوامیس و نامحرمان

صفحه قبلی  4  5  6  7  8  9  10  11  12  صفحه بعدی
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: