کانال تلگرام دلنوشته های یک طلبه | محمد رضا دادپور @mohamadrezahadadpour

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û¸

یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار شدیم و بقیه هم بیدار کردیم و آماده رفتن به حرم شدیم.

هنوز بارون میومد و تا حرم حسابی خیس شدیم. وارد حرم شدیم و بعد از مختصری زیارت، به مقام بالا سر رفتم و بقیه اعمال شب گذشته که ناقص مونده بود را انجام دادم.

توجه کنین که نماز زیارت وارد نشده بلکه میشه نماز خوند و ثوابش را هدیه کرد به امیر مومنان علیه السلام.

به رفقا گفتم در سحرها حداقل سه چیز بنا به دستور قرآن کریم وارد شده: استغفار ، قراعت قرآن ، نماز شب!

مشغول شدیم تا اینکه اذون صبح رو گفتند. یکی از رفقای کانال دلنوشته که اصالتا تبریزی هست و الان یکی از فرماندهان تیم مهندسی هست را در حرم دیدم و کلی خوش و بش کردیم‌. دو ساله در عراق هست و بخاطر همین ماموریتش، عروسیش به عقب افتاده و پیشنهاد دادم میلاد امام مجتبی که میشه ماه رمضون آینده ، بیاد تبریز و عروسی کنه تا هم خودش و هم دختر مردم از پادرهوایی نجات پیدا کنن!

بعد از دعای ندبه، برگشتیم هتل.

کلا عاشق دعاخوندنای عرب ها هستم. به دو دلیل:
یکی اینکه وسطش شعر و روضه نمیخونن!
دومیش هم اینه که متن دعا را کاملا درست میخونن و به اندازه کافی مسلط هستند.

مثل ما نیستند که به نوحه خون بگن حالا واسمون دعای ندبه هم بخون! تخصص بعضی عربها به خوندن دعاست و بهش افتخار میکنند.

قرار شد تا ظهر در اختیار خودمون باشیم. منم نشستم و بعد از اینکه یه گعده کوچیک اعتقادی با بعضی زائرا گرفتم، رفتم استراحت کردم و یه کم ادامه سفرنامه را نوشتم.

بخاطر مشکلاتی Ú©Ù‡ برای بعضی زائرا پیش اومده بود Ùˆ نیاز به Ú©Ù…Ú© داشتند، نماز ظهر را حرÙmohamadrezahadadpour

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: