کانال تلگرام دلنوشته های یک طلبه | محمد رضا دادپور @mohamadrezahadadpour

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_مه_کربلا_Û¶

به خاطر شدت بارندگی و عدم آمادگی مسئولین ذی ربط، همه خلائق واسه نماز جماعت مغرب و عشا ریختن تو صحن حضرت زهرا سلام الله علیها.

هنوز یه ربع بیست دقیقه وقت داشتیم تا اذون. خانما را فرستادیم رفتند داخل. آقایون هم چون نمیشد با هم بمونیم پخش شدیم. من و چند نفر دیگه هم رفتم به طرف ضریح نورانی حضرت امیر علیه السلام.

لحظه ای که میخواستم وارد رواق اصلی بشم، دیدم مهندس شیرازی یکی از خانمهای پیر زائر کاروان خودمون را با ویلچر داره میبره داخل. خدا خیرش بده. بدون هیچ منت و حرفی، کل مسیر و زیارت ها و... همین کارو میکرد. اخلاق داش مشتی جالبی داره. ازش قول گرفتم هم برامون زیارت عاشورا بخونه و هم تو حرم حضرت ابالفضل برامون از حضرت ابالفضل مدح بخونه.

باید با پای راست وارد بشیم. یه دعای نیم صفحه ای داره که معنیش خیلی جالبه و آخرش هم از حضرت اجازه وارد شدن به حرم را میگیری.

رواق و در و دیوار را که خوب بوسیدی، پای راستتو دوباره حرکت میدی و یه دعای دیگه هم هست که دو خطه. معنی توبه میده. اگه مثل من گنهکار باشی، سرت میندازی پایین و همش با خودت فکر میکنی که اگر توبه من قبول نشه، چه خاکی به سرم بریزم؟😭

چند قدم میری تا به ضریح برسی. یک صفحه کامل زیارت و دعاست که شیخ عباس قمی در مفاتیح نقل کرده. بعدش هم یه دعای دو صفحه ای دیگه است که باید حواست باشه اگه مزاحم مردم نیستی و حق الناس به گردنت نmohamadrezahadadpour

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: