مشاهده مطالب کانال â¥Ù…یتینگ عاشقانه هاâ
😠رمان زیبای [سÙر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 ÙسÙر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_334†Ù‡ ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943
#سÙر_به_دیار_عشق â™¥ï¸ #قسمت_334
از شدت عصبانیت دستام میلرزه... باورم نمیشه... من Ùˆ خونوادم تمام این سالها Ùکر میکردیم مسئله ÛŒ مسعود هم جز نمایش ترنم بود... نکنه...... نکنه بقیه ماجراها هم زیر سر همین لعنتی بوده باشه ...
ØرÙای ترنم تو گوشم میپیچه: »برادر مسعود دستور دزدیده شدنم رو داده «
منصور: هر چند قصدم کشتن تو نبود اما مردن تو Ùواید زیادی رو برای من به همراه داره... این جوری سیاوش هم طعم بی برادری رو میکشه... مثله من... مثله من Ú©Ù‡ تمام این سالها با جنازه ÛŒ برادرم درد Ùˆ دل میکردم... یه روزی عشق برادرم رو از من گرÙت من هم عشقش رو ازش گرÙتم
با چشمهای گرد شده بهش زل میزنم... خدایا این داره چی میگه
منصور: الان هم برادرش رو ازش میگیرم... همونجور که اون باعث مرگ برادرم شد
هیچی نمیشنوم... دیگه هیچی نمیشنوم... تنها چیزی که تو ذهنم نقش بسته یه اسمه... ترنم... ترنم... ترنم
خدایا نکنه واقعا بیگناه باشه؟ نکنه همه ÛŒ این سالها به گناه نکرده Ù…Øکومش کردیم
منصور اسلØÙ‡ شو بالا میاره
منصور: با اینکه به لعیا قول دادم Ú©Ù‡ کاری به کارت نداشته باشم ولی مجبورم بکشمت... به خاطر همه ØجدیداÙوق_هیجانیبرادرم کشید.. خودم کشیدم.. Ù…https://telegram.me/joinchat/AAAAAEgcOryIeANfGDU5tgÙ†... Ø®ÙÙراری مخصوص بزرگسالان٠👆ðŸ»