مشاهده مطالب کانال â¥Ù…یتینگ عاشقانه هاâ
😠رمان زیبای [سÙر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 ÙسÙر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_325†Ù‡ ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943
#سÙر_به_دیار_عشق â™¥ï¸ #قسمت_325
سروش: میگم چشمات رو نبند لعنتی.. میترسم بخوابی Ùˆ یه بلایی سرت بیاد... میترسم با این Øال Ùˆ روزت بخوابی Ùˆ دیگه بیدار نشی
با لبخند تلخی میگم: خوب اینجوری Ú©Ù‡ به Ù†Ùع تو میشه
با اخم بهم زل میزنه و هیچی نمیگه
با همه ی ناتوونیم خنده ی کوتاهی میکنم و با شیطنت ادامه میدم: خب بابا... چرا اونجوری نگاه میکنی... آدم میترسه
سروش: من توی بدترین شرایط هم چنین مجازاتی رو واست نخواستم
-ولی من خیلی شبا مرگ خودم رو از خدا خواستم... شاید خدا داره تنبیم میکنه
پهلوم عجیب تیر میکشه... از شدت درد چشمام رو میبندم
سروش: ترنم چی شد؟
-نمیدونم چرا پهلوم اینقدر درد میکنه
سروش: ترنم یه خورده دیگه دووم بیار من مطمئنم پیدامون میکنند
چشمام رو باز میکنم Ùˆ به سختی میگم: Ùکر نکنم هیچ کس دنبالم بگرده؟... تو این روزا نبودن من به Ù†Ùعه همه هست
سروش: ترنم
-باور Ú©Ù† دارم Øقیقت رو میگم
بعد از چند Ù„Øظه از Øر٠خودم خندم میگیره.. ببین به Ú©ÛŒ دارم میگم ØرÙمو باور کنه
سروش متÙکر بهم زل میزنه... تو Ùکره.... نمیدونم چرا... سروش بعد از چند ثانیه سکوت به خودش میادو میگه: من مطمئنم نجات پیدا میکنیم... Ùقط قول بده تØمل Ú©Ù†ÛŒ... باشه؟ سرم رو به نشونه ÛŒ باشه تکون میدم... ØرÙاش رو باور ندارم... من کسی رو ندارم تا نگرانم بشه... تا دنبالم بگرده... نمیدونم چرا Øس میکنم در آینده روزای خوبی در انتظارÙجدیدیÙوق_هیجانی میکنم امشب آخرین شب خوب زhttps://telegram.me/joinchat/AAAAAEgcOryIeANfGDU5tgت Ú†ØÙراری مخصوص بزرگسالان٠👆ðŸ»