مشاهده مطالب کانال â¥Ù…یتینگ عاشقانه هاâ
😠رمان زیبای [سÙر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 ÙسÙر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_329†Ù‡ ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943
#سÙر_به_دیار_عشق â™¥ï¸ #قسمت_329
با ترس دستم رو به سمتش دراز میکنمو تکونش میدم
-ترنم... ترنم...
با تکونهای من تعادلش بهم میخوره روی زمین Ù…ÛŒÙته
بهت زده نگاش میکنم
باز هم بدقولی کرد... لعنتی خوابید... خدایا چرا نمیشه رو هیچکدوم از ØرÙاش Øساب کرد
-ترنم... ترنم... لعنتی Ù…Ú¯Ù‡ Ù†Ú¯Ùتم نخواب
به شدت تکونش میدم... اما هیچ عکس العملی از خودش نشون نمیدم
نخوابیده... خدایا ترنم نخوابیده... بیهوش شده... بیهوشه بیهوش... انگار Ù†Ùس نمیکشه... اشک تو چشام جمع میشه... وای سروش تمومش Ú©Ù†... اه... Ù…Ú¯Ù‡ مرد گریه میکنه... با Øرص اشکام رو پاک میکنم... به آرومی از روی زمین بلندش میکنم... نگاهی به صورتش میندازم... آه از نهادم بلند میشه... رنگ به چهره نداره... لباش تقریبا کبوده... صورتش هم مثله Ú¯Ú† سÙید شده... نکنه تموم Ú©......... Øتی تو ذهنم هم نمیتونم تصور کنم... سرمو تکون میدمو سعی میکنم این Ùکرای آزاردهنده رو از ذهنم دور کنم با ترس Ùˆ لرز Ù…Ú† دستش رو توی دستم میگیرم... اشک تو چشمام جمع میشه... نبضش.... نبضش میزنه
اشکام دوباره به آرومی از گوشه ÛŒ چشمم سرازیر میشن... هر چند خیلی ضعیÙÙ‡ ولی میزنه... لبخندی رو لبم میشینه... خدایا شکرت Ú©Ù‡ هنوز هست... Ú©Ù‡ هنوز کنارمه... Ú©Ù‡ هنوز Ù†Ùس میکشه... هر چند این Ù†Ùس کشیدن به سختی پیداست امØجدید§ØÙوق_هیجانی§Ø¶ÛŒÙ…... Ùقط بمون ترنم... Ùقط بhttps://telegram.me/joinchat/AAAAAEgcOryIeANfGDU5tg§Ø±Ù‡ ØÙراری مخصوص بزرگسالان٠👆ðŸ»