کانال تلگرام میتینگ عاشقانه ها @mitingg

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال ❥میتینگ عاشقانه هاâ

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 Ùسفر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_146†Ù‡ ها 😘

از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943

#سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_146

سری به نشونه ی تاسف واسه ی خودم تکون می دم و با خودم فکر می کنم »آره، بیشتر از مونا از بابا دل گیرم. مونا مادر واقعیم نبود، بابا که بابای واقعیم بود، اون چرا باورم نکرد؟«
زمزمه وار می گم:
ـ اگه مونا مادرم نیست، پس مادرم کیه؟
اصلا مادرم الان کجاست؟! چی کار می کنه؟ اصلا یادشه دختری هم داره؟ حرف مونا تو گوشیم می پیچه »مجبور بودم بچه ای رو بزرگ کنم که حتی مادرش هم اونو نمی خواست!« یعنی مادرم هم دوستم نداره! یعنی اون هم مثل بابا واسه خودش یه زندگی خوب ساخته و من رو فراموش کرده؟! یعنی مادرم هم من رو نخواست؟«!زیر لب می گم:
ـ مامان هیچ وقت دل تنگم نمی شی؟ من که ندیده دل تنگتم !
واقعا از این به بعد باید Ú†ÛŒ کار کنم؟! هنوز هم باید تو این خونه زندگی کنم Ùˆ حرف بشنوم؟ حالا Ú©Ù‡ دیگه Ù…ÛŒ دونم اگر سالیان سال هم از این ماجرا بگذره اهالی این خونه دلشون با من صاف نمی شه. حتی بابایی Ú©Ù‡ یه روز من رو به همه ÛŒ خونوادش ترجیح داد Ùˆ مونا رو مجبور کرد من رو بزرگ کنه الان از نمن_بازنده_نیستم من پشیÙhttps://telegram.me/joinchat/AAAAAEWfRFR5RBBlC2B5DA† جاست جایی Øبی_سانسور

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: