کانال تلگرام میتینگ عاشقانه ها @mitingg

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال ❥میتینگ عاشقانه هاâ

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

😍 رمان زیبای [سفر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 Ùسفر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_145†Ù‡ ها 😘

از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943

#سفر_به_دیار_عشق ♥️ #قسمت_145

به نظر خودم جمله ی فوق العاده ایه. آدم بعضی از جمله ها رو وقتی درک می کنه که تجربش کنه. چشمامو می بندم و به فکر فرو می رم. اون قدر به ماجراهای رنگا رنگ امشب فکر می کنم تا به خواب برم.
چشمامو باز می کنم. همه ی بدنم درد می کنه. به زحمت روی تخت می شینم و خمیازه ای می کشم. نگاهی به ساعت می ندازم، ساعت هشت و نیمه! دادم می ره هوا.
ـ واای !
به سرعت پتو رو از روی پام کنار می زنم و از تخت خارج می شم.
ـ دیرم ش...
حرف تو دهنم می مونه. یهو همه چیز یادم میاد. مثل یه پرده ی سینما همه چیز جلوی چشمام به نمایش در میان. آره دوباره همه ی اون اتفاق ها رو جلوی چشمم می بینم. مهمونی، باغ، سروش، تجاوز، طاهر، خونه، مامان. اگه قرار بود یه روز رو از زندگیم حذف کنم حتما دیروز رو انتخاب می کردم. با ناراحتی روی تختم می شینم و سرم رو بین دستام می گیرم. بعضی مواقع خواب رو به بیداری ترجیح می دم. حداقل تو خواب به خیلی چیزا فکر نمی کنم. هر چند خواب های من هم با کابوس عجین شدن! همون جور که سرم رو با دستام گرفتم با ناله می گم:
- حالا چی کار کنم؟
حس Ù…ÛŒ کنم برای دومین بار تو زندگیم درمونده شدم. اولین بار بعد از مرگ ترانه بود، اون موقع هم نمی دونستم باید Ú†ÛŒ کامن_بازنده_نیستمد حرف ماÙhttps://telegram.me/joinchat/AAAAAEWfRFR5RBBlC2B5DA دونم چرا Ù‡Ùبی_سانسور

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: