مشاهده مطالب کانال â¥Ù…یتینگ عاشقانه هاâ
😠رمان زیبای [سÙر به دیار عشق]
به قلم زیبای arameeshgh20 🌹
هر روز دhttps://t.me/mitingg/143943 ÙسÙر_به_دیار_عشق¹Ø§Øقسمت_139†Ù‡ ها 😘
از قسمت اول بخونین👇
https://t.me/mitingg/143943
#سÙر_به_دیار_عشق â™¥ï¸ #قسمت_139
آهنگ ØرÙÛŒ نیست تموم Ù…ÛŒ شه Ùˆ آهنگ بعدی شروع Ù…ÛŒ شه، ولی من بی توجه به آهنگ Ù…ÛŒ نویسم. از دلتنگی هام، از غصه هام، از تنهایی هام، Ùقط Ùˆ Ùقط Ù…ÛŒ نویسم Ùˆ اشک Ù…ÛŒ ریزم. نمی دونم چقدر گذشته؛ یه ساعت، دو ساعت، سه ساعت! ولی Øس Ù…ÛŒ کنم آروم آروم شدم. سبک شدم، از بس گریه کردم اشکام هم خشک شده. آهنگ رو قطع Ù…ÛŒ کنم. نمی دونم خونوادم برگشتن یا نه. Øس Ù…ÛŒ کنم با نوشتن ØرÙام خالی شدم. خالی از همه ÛŒ اون غصه ها. ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒ دم الان بخوابم. لبخندی رو لبم Ù…ÛŒ شینه Ùˆ کامپیوتر رو خاموش Ù…ÛŒ کنم. از پشت میز بلند Ù…ÛŒ شم Ùˆ به سمت تختم Ù…ÛŒ رم. هنوز به تختم نرسیدم Ú©Ù‡ صداهایی رو از بیرون Ù…ÛŒ شنوم. صدای داد Ùˆ Ùریاد مامان Ùˆ باباست Ùˆ بعد صدای قدم هایی Ú©Ù‡ هر Ù„Øظه به اتاقم نزدیک تر Ù…ÛŒ شن. زمزمه وار Ù…ÛŒ Ú¯Ù…:
ـ خدایا، باز چی شده؟
همین Ú©Ù‡ ØرÙÙ… تموم Ù…ÛŒ شه چشمم به دستگیره در Ù…ÛŒ خوره Ú©Ù‡ بالا Ùˆ پایین Ù…ÛŒ ره Ùˆ بعد صدای مشت هایی من_بازنده_نیستم©Ù‡ به در Ùhttps://telegram.me/joinchat/AAAAAEWfRFR5RBBlC2B5DAاد طاها Ú©Ù‡ Ùبی_سانسور