مشاهده مطالب کانال 🔑 رازهای روانشناسی 🔑
🕌گویند مردی وارد مسجدی شد تا Ú©Ù…ÛŒ استراØت کند...
Ú©Ùشهایش را گذاشت زیر سرش Ùˆ خوابید.
🕌طولی نکشید Ú©Ù‡ دو Ù†Ùر وارد مسجد شدند.
یکی از اون دو Ù†Ùر Ú¯Ùت:
طلاها را بزاریم پشت منبر ،
اون یکی Ú¯Ùت: نه !
اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره.
🕌گÙتند: امتØانش میکنیم Ú©Ùشایش را از زیر سرش برمیداریم
اگه بیدار باشه معلوم میشه.
مرد Ú©Ù‡ ØرÙای اونا رو شنیده بود،
خودشو بخواب زد. اونها Ú©Ùشایش را برداشتن Ùˆ مرد هیچ واکنشی نشون نداØhttps://telegram.me/joinchat/BglOSDupeaWDhQ4oHZcCNQ