کانال تلگرام نبض زن @nabzezan

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 💕🎀 نبض زن 💕🎀

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

رمپولک_های_احساس_های_احساس

قسمت دویست و چهل و پنجم
خمیازه ای کشیدم و نیم خیز در جایم نشستم: خودم هستم بفرمایید؟
-سلام شمیم جان مهرداد هستم
مکثم را که دید ادامه داد: همایونی. خواب به سرعت از سرم پرید.صدایم را در گلو صاف کردم و احوالش را پرسیدم:
-سلام خوبی...ببخشید یه لحظه به جا نیاوردم
-این چه حرفیه..شرمنده از خواب بیدارت کردم
-نه مشکلی نیست باید بیدار می شدم اتفاقا
-شمیم جان راجع به اون مسئله ای که خواسته بودی....باهات تماس گرفتم
سکوت کردم و گفت: دلم می خواد به حرمت روزای خوب گذشته مون،کاری که می خوای رو برات انجام بدم..
-جدی می گی؟
-جدی جدی می گم...امروز وقتت آزاد هست؟
با زبانی الکن و هیجان زده جوابش رادادم: مگ...مگه می..می شه آزاد نباشم..آزاد هم نباشم وقتم رو امروز خالی می کنم..ک..کی بیام؟؟ کج..کجا بیام؟
-من ساعت دو کارم اینجا تموم می شه...آدرس بدم می تونی بیای؟
-حتما...حتما..چرا که نه!
-پس من آدرس رو برات می فرستم...مواظب خودت باش
-ممنونم ازت خیلی ازت ممنون..لطف بزرگی در حقم می کنی
-تعارف رو بذار کنار خانم مهندس،این روزا به درد هم نخوریم پس کی به درد هم بخوریم؟
تمام قدر دانی ام را در صدایم ریختم:واقعا ازت متشکرم..کاش بتونم این محبتت رو جبران کنم
-خیلی خوب دختر، من برم سرکارم..فعلا کاری نیست؟
-نه...بازم ممنون
-خواهش می کنم..پس فعلا
تماس را قطع کردم و خدایم را از ته دلم سپاس گفتم. خواب بس بود...رخت خواب را مرتب کردم و با انرژی زاید الوصفی ناشی از این تماس کارهایم را با سرعت انجام دادم.
****
مهرداد دقیقا هشت ساعت بی وقفه مشغول کد گذاری وکار کردن با سیستم و اطلاعات همگام سازی گوشی من بود...ساعتی را برای سرگرم کردن من از خاطرات دانشگاه و شیطنت هایش گفت و ذهنم را تماما به سوی آن روزها فلش بک زد... کم کم انتظارم سر رسید...اما بازهم با بی قراری منتظر نتیجه ی کارش بودم..تند تند دست هایش روی کیبورد می رقصید و کد های اشتباه را مجددا ویرایش و ارسال می کرد و مرتب با خطا مواجه می شد... دانه های عرق روی پیشانی اش وضوحا مشخص بود... برایش لیوانی آب ریختم و به سمتش تعارف کردم:
-درست نمی شه؟
-درستش می کنم...ظاهرا طرف خیلی زرنگ بوده
-چطوØnabzezanاینجوری Ú©Ù‡ بوش Ù…ÛŒ آد همچین نا ونبض_زن هم نیست.. مشخصه یه سØپولک_های_احساسŒ هر_روز_پائیزه اhttp://nabz4story.blogfa.com/

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: