کانال تلگرام نبض زن @nabzezan

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 💕🎀 نبض زن 💕🎀

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

رمپولک_های_احساس_های_احساس

قسمت دویست و بیست و ششم
-من چه کاری می تونم بکنم دکتر؟جز اینکه هر دفعه صبر کردم هر بار تو خودم ریختم و سعی کردم کیان رو متوجه اشتباهش بکنم،ولی نتیجه تلاشم هر بار به سوظن ختم می شه و یه دعوای دیگه
- تو نباید سعی کنی رفتار کیان رو تغییر بدی،این چیزیه که باهاش اخت شده. تا جایی که می تونی ارتباطت رو باهاش نزدیک و صمیمی کن،جوری که احساس نکنه تو همسرشی، باید بفهمه اول از همه تو برای کیان یک دوست قابل اعتمادی که تو هر شرایطی می تونه روت حساب باز کنه و در وهله دوم توی جایگاه همسر قرار بگیری. متوجه حرفم هستی؟
سر تکان دادم... ساعاتی را با دکتر صحبت کردم و راه کار جلوی پایم گذاشت، در آخر با گفتن اینکه کیان را باید رسما ملاقات کند حرفهایمان خاتمه پیدا کردم..ممنونش بودم و با گفتن اینکه بازهم مراجعه می کنم با تشکری از مطب خارج شدم...
پا که بیرون گذاشتم...حس سبکی داشتم..حس امید و انگیزه مضاعف، من می توانستم کیان را به قبل از شش سالگی اش برگردانم... سر بلند کردم و به نقطه ای بی انتها در آسمان چشم دوختم ... شکر گفتم عظمت و نگاه الرحم الراحمین را... حتما او نیرویی در من دیده بود که این گونه فکرش را در وجودم انداخته بود...
****
چهار الی پنج ساعتی از رفتنم به مطب دکتر می گذشت. وارد خانه شهاب شدم... غذای مورد علاقه اش را پختم و بعد از مدتها دستی به سر و رویم کشیدم... کارم که تمام شد روی کاناپه نشسته بودم به تیک و تاک پاندول ساعت گوش می دادم... مدام به این فکر می کردم اگر کیان نخواهد دکتر را ببیند چه؟اگر رابطه مان بازهم بابت این پنهان کاری تیره شود چه؟ در همان حین گوشی تلفنم زنگ خورد...شماره از مطب دکتر صابری بود..انگشتم را روی صفحه کشیدم و ارتباط را برقرار کردم:
-بله؟
-وقتتون بخیر ..خانم مهرنیا؟
-خودم هستم بفرمایید
-فراهانی هستم منشی مطب کتر صابری، خانم مهرنیا دکتر تاکید دارند تا وقت بعدی رو برای هفته آینده تنظیم کنم از من خواستند تا طی این یکماه بیمارتون رو آماده کنید و هر اقدامی که لازم هست رو انجام بدید
- ولی من به خود دکتر هم گفتم این پروسه زمان بره من طی یک هفته واقعا نمی تونم
-حقیقتا منم در جریان نیستم،دکتر از من خواستند تا شما رو مطلع کنم...مشکلی ندارید تاریØnabzezan±Ø§Ø¬Ø¹Ù‡ بعدی رو برای هفته آینده رÙنبض_زنهارشنبه تعیین کنمØپولک_های_احساس© هر_روز_پائیزه©Ø±http://nabz4story.blogfa.com/

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: