کانال تلگرام دلنوشته های یک طلبه | محمد رضا دادپور @mohamadrezahadadpour

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

بسم الله الرحمن الرحیم

مستند داستانی کف خیابون(2)

✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی

⛔️نقل و انتشار داستان به هیچ وجه بدون لینک کامل کانالم جایز نیست⛔️

«قسمت نوزدهم»

9. سعی می کنند خود را به جریانی اجتماعی با رویکردی خیرخواهانه و مصلح مآبانه نشان دهند. اما روششون خیلی کثیف و نامردیه. چون به بهانه این مسئله، از متد «ویلیام مایر» استفاده میکنند.

در کلاس های ابتدایی دانشکدمون، برای تبیین «متدولوژی شکنجه خاموش» اینجوری نوشته که:

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخورداmohamadrezahadadpour

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.

اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:

1. با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

2.با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

3.با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.

این سبک شکنجه، «شکنجه خاموش» نامیده میشود.

نتيجه این حرفا اینه که اگر این روزها مخصوصا در فضای مجازی فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن پنبه همدیگر هستيم، به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ايم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم . اغلب کانال ها و سایت های ضد انقلاب، این خبرهای بد را به پای ناکارامدی کل نظام مینویسن و اصلا ابایی از اشاعه دروغ و یاس در جامعه ندارند. و از اون بدتر، استقبال و دامن زدن مردم به اون خبرهای بد هست! خبرهایی نظیر:

دلار گران شده ...

فلانی و فلانی رفتند دادگاه یا قراره زندانی بشن ...

طلا گران شده ...

کار نیست ...

مردم دارند معتاد و دودی میشن ...

مدرسه ای آتش گرفت ...

دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند...

زورگیری در ملاءعام...

و هزاران خبر بدی که اونا با اهداف مشخصشون، و ما هم مثلا به بهانه اطلاع از زیر و بم جامعه، میخونیم و میشنویم و فوروارد میکنیم و از نقلش هم اصلا احساس بدی نداریم هیچ! بلکه احساس تکلیف میکنیم که به گوش همه برسونیم!

این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!

فقط قراره زور بزنیم و مدام تکرار کنیم که:

ما ایرانیها دزدیم ...!

ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است ...!

ما ایرانیها هیچی نیستیم ...!

ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم...!

ما هیچ پیشرفتی نکردیم...!

ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!

ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!

ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم...!

توی همین محیطای مجازی چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.

به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.

اقوام مختلف و دختران و صغیر و کبیر ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ...!

بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها «نقشه» است.

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: