مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه
بسمâروز_آخرروز_آخر
✠چه با اشتیاق کلید خورد
و چه دلتنگ تمام می‌شود
و این
آغاز و پایان همه‌ی دیدارهایی‌ست
که قلبمان برایش،
ثانیه شماری می‌کند..
🔸 یادت هست سØر اول
برایت نوشتم:
به سر رسید
داستان همه‌ی Ùاصله‌های
یازده ماه نداشتنت..
🔸 و امشب می‌نویسم:
به سر رسید
نوای دعاهای سØر
که با نجوای پیرمرد همسایه
عاشقانه‌ترین سمÙونی عالم را
رقم می‌زد.
â„ï¸ ÛŒØ§Ø¯Øª هست
همان شب اول
من به نام٠نامی٠تو
Ù…ÙØرÙÙ… شدم
و جرعه‌های لبیک را
از دستان تو سر کشیدم!
🃠یک ماه آن‌قدر از تو
نوازش گرÙتم،
که مست٠مست٠مستم کرده‌ای،
راستش من، عاشق شده‌ام..
⣠مگر بی‌تابی٠لØظه‌های وداع
نشانی٠یک دل عاشق نیست!؟
مگر اشک‌های گرم خداØاÙظی
نشانه‌ی یک رÙاقت دیرینه نیست!ØŸ
🌴 تو مرا نمک‌گیر کرده‌ای
ای رÙیق؛
درست همان شب‌ها
که سر بر پای تو
تقدیرات تمام سالم را
با روی سیاهم بالا گرÙتم
و تو نخوانده
امضایش کردی.
🌴 هmohamadrezahadadpour