کانال تلگرام دلنوشته های یک طلبه | محمد رضا دادپور @mohamadrezahadadpour

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال دلنوشته های یک طلبه

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

ðŸØ³ÙØ±_نامه_کربلا_Û²Û³

نماز مغرب و عشا را در حرم مطهر حسینی خوندیم. حرمی که حداقل دو تا نماز جماعت رسمی در اون خونده میشه. من معمولا اگه فرصت باشه و از فضیلت نماز اول وقت نمونم، جماعتی را پیدا میکنم که از وکلا و منصوبین آیت الله سیستانی باشند.

بعد از نماز، باید فورا میرفتیم هتل تا آماده بشیم و ساعت ۲۱ بیاییم حرم. چون میخواستیم شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها برنامه منبر و روضه جمعی داشته باشیم.

من تمام این سفر را رفتم و نوشتم تا به شب شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برسم. آرزوی همیشگیم بوده که یه فاطمیه دوم در کربلا باشم.

اما دوس نداشتم این ایام تبلیغی را از دست بدم و فقط برای دل خودم برم و بیام. چون اگر محرم و صفر و فاطمیه و کل مجالس اهل بیت به تبلیغ نرم، نمیدونم فردای قیامت باید چه جواب بدم. بخاطر همین وقتی همه رفته بودن اربعین، دعا کردم روحانی کاروان فاطمیه باشم. که الحمدلله خدا توفیقش را داد.

رفتیم صحن پشت سر حضرت و یه گوشه به زور پیدا کردیم و دور هم جمع شدیم.

چند کلمه صحبت کردیم:

اول: دعای امام صادق برای زوار امام حسین علیه السلام
از امام صادق عليه السلام اجازه شرفيابى خواستم ، به من گفته شد : داخل شو.

من داخل شدم و ديدم حضرت در مصلاّى خانه خود مشغول نماز است. نشستم تا نماز خود را تمام كرد و شنيدم با پروردگارش مناجات مى كند و مى گويد: الهى! اى آن كه كرامت را مختصّ ما كردى و وعده شفاعت به ما دادى و وصايت را ويژه ما گردانيدى و دانش گذشته و آينده را به ما بخشيدى و دلهاى مردمان را شيفته ما كردى! من و برادران من و زوّار قبر پدرم حسين را بيامرز ؛

همانان كه به نيّت نيكى به ما و به اميد پاداشى كه به سبب پيوند با ما مى دهى و به قصد شاد كردن پيامبر تو ، اموالشان را خرج مى كنند و رنج و زحمت سفر [براى زيارت حسين عليه السلام ]را بر خود هموار مى سازند.

الهى! دشمنان ما ، از آنان به سبب اين سفر، عيبجويى مى كنند اما آنان ، برخلاف انتقادات مخالفان ما، به سوى ما مى آيند.

پس ، بر آن چهره هايى كه داغىِ آفتاب تغييرشان داده است، رحمت آر و به آن چهره هايى كه بر تربت قبر ابى عبد اللّه ماليده مى شود رحم كن.

الهى! من اين جانها و اين پيكرها را به تو مى سپارم ، تا در آن روز تشنگى (قيامت) در كنار حوض [كوثر] با آنان ديدار كنيم .
( بحار الأنوار : ۱۰۱/۵۱/۱)

دوم یه توضیح مختصر درباره قتلگاه دادم:

قتلگاه امام حسین(ع) معروف به گودال قتلگاه قسمت پایانی سمت چپ رواق جنوب غربی، به وسیله دری به سالن باریکی مرتبط است که در آن یک اتاق 9 متری قرار دارد. این مکان اندکی گود است و دیوارهای آن آیینه کاری و نقاشی شده است. در همین مکان شریف، فرزند زهرا (س) و نوه رسول خدا(ص) شهید شده است. از این جا دری است که به جای گودتری راه دارد که گویند آن جا محلی است که حضرت سید الشهداء(ع) از اسب بر زمین افتاد.

اکنون چهار طرف گودال قتلگاه با پنجره‌های فولادی محصور شده و زائران از پشت آن به این مکان شریف نظاره می‌کنند و در غم شهادت فرزند فاطمه(س) به دست دشمن ظالم و کینه‌توز اشک می‌ریزند.

اما وقتی از پشت همین پنجره‌ها در ضلع جنوبی گودال قتلگاه به دقت نگاه می‌کنی و ریز می‌شوی در داخل یک سنگ مرمری دایره شکلی را می‌بینی که گرداگرد آن جمله بسیار زیبایی از یکی از شاعران شیعه نقش بسته است.

متن این جمله زیبا و ترجمه آن به این شرح است:" إن کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی"

ترجمه: "اگر دین محمد(ص) جز با کشتن من پا بر جا نمی‌ماند پس ای شمشیرها مرا دریابید"

سوم یه روایت درباره عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها به زائران امام حسین علیه السلام عرض کردم:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ (ص) تَحْضُرُ زُوَّارَ قَبْرِ ابْنِهَا الْحُسَيْنِ (ع) فَتَسْتَغْفِرُ لَهُمْ.

امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت فاطمه سلام الله علیها شخصاً کنار زائرین قبر پسرش حسین علیه السلام حاضر می شود و برای آنان طلب مغفرت می نماید.

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏98، ص: 55.

و بعدش هم یه روضه مختصر خوندم و مهندس شیرازی هم نوحه و سینه زنی و...

کفنم ‌را ببر ولی طفلِ
بی کفن را بیاور‌ ای فضه
از میان امانتی هایم
پیرهن را بیاور ای فضه

روز آخر کنار بستر خود
میزنم بوسه نور عینم را
با همین بازوی ورم کرده
بغلش میکنم حسینم را

گفتم امروز نان درست کنم
آمدم خسته باز پای تنور
ناگهان تا تنور روشن شد
یادم افتاد روضه های تنور

یادم افتاد خانه خولی
حق بده سینه ام‌کباب شود
خانه او‌کجا حسین کجا
کاشکی خانه اش خراب شود

به علی گفته ام برای حسین
سایه در آفتاب بگذارد
نیمه شبها کنار بالینِ
پسرم ظرف آب بگذارد

پسرم تشنه آمده دنیا
پسرم تشنگی ش آبم کرد
شیر من خشک شد دلم‌خون شد
اناالعطشان او‌کبابم‌کرد

داده ام دست دخترم زینب
نذر اصغر، لباس محسن را

بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: