مشاهده مطالب کانال بايكوت
زل زده بودم به یک مرد اروپایی Ùˆ با خودم Ù…ÛŒ Ú¯Ùتم Ú†Ù‡ خوش تیپ!
ناگهان همسرش از در امد تو. توي کشتی نشسته بودیم.
در این مدت به زن ها زیاد نگاه نکرده بودم .اغلب زیاد به آدم ها نگاه نمی کنم، کلیت یک Ùضا بیشتر برایم جذاب است، یا گاهی جزئیاتی خیلی خاص در زنده ها Ùˆ اشیا.
زن آن مرد توجه من را به خودش جلب کرد.
تمام تن، دست ها، پاهای او Ú©Ú© Ùˆ Ù…Ú© داشت، اما او پیراهن راØت Ùˆ دامن کوتاه پوشیده بود.
از آن روز به زنان بیشتری نگاه کردم، دختر رزوشن Ùلان جا Ú©Ù‡ خیلی اضاÙÙ‡ وزن دارد Ùˆ نیم تنه Ù…ÛŒ پوشد.
Ùلان زن Ú©Ù‡ چند خال گوشتی روی سینه اش داشت اما لباس باز پوشیده بود.
رگ های واریس Ùلان زن Ùˆ دامن کوتاهش.
با خودم Ùکر کردم چرا ندیده بودمشان؟
Ùˆ اگر این ویژگی ها در بدن من بود Ú†Ù‡ اتÙاقی رخ میداد؟
قطعا لباس باز نمی پوشیدم یا Øتی هیچوقت لباس تنگ به تن نمی کردم مبادا چربی هایم بزند بیرون .
بعد به مردها Ùکر کردم، به زندگی هایی Ú©Ù‡ از جسمانیت عبور کرده ØŒ مردهایی Ú©Ù‡ نمی گویند خال گوشتی ات را بردار،baycott©ØªÙ‡Ù…ينه_Øدادى