🌟 کانالی برای تمرین و آموزش وزن شعر فارسی
⭐ حمید حسنی، پژوهشگر ایرانشناسی
ارتباط با من: 🖋
@Hamid_Hassani_47
.
.
.
🌟 کانالی برای تمرین و آموزش وزن شعر فارسی
⭐ حمید حسنی، پژوهشگر ایرانشناسی
ارتباط با من: 🖋
@Hamid_Hassani_47
.
.
.
🔘 پرسش و تمرینِ عروضی: بعضی مصراعهای غزل استاد منزوی، دقیقاً سه مصراع، نسبتبه وزنِ اصلی، یک هجا كمتر دارند. چرا؟
🔹 لطفاً برای خودم پیغام بفرستید.
@VazneFarsi
⬆️ لطفاً بیتِ منوچهری را تقطیع کنید و برای بنده بفرستید.
ماهِ رمضان رفت و مرا رفتنِ او بِهْ!
عیدِ رمضان آمد، المنّةُ للِّه! 🌹
✍ (منوچهری دامغانی، ۱۰۰۰ سال پیش)
@VazneFarsi
✍ غزلی از مهدی #اخوان_ثالث، در وزنی نادر، با صدای #فروغ فرخزاد
«ای تکیهگاه و پناهِ
زیباترین لحظههایِ
پرعصمت و پرشکوهِ
تنهایی و خلوتِ من...»
(وزن اصلی: مُستَفعِلُن فاعِلاتُن...)
@VazneFarsi
شعرِ «تولدی دیگر»،
شاهکار جاودانهٔ #فروغ_فرخزاد.
بندِ آغازین و بندِ فرجامینِ شعر پیشکش میشود:
«همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست
که تو را در خود، تکرارکنان
به سحرگاهِ شکفتنها و رُستنهای ابدی آه کشیدم، آه
من در این آیه تو را
به درخت و آب و آتش پیوند زدم…
من،
پریِ کوچکِ غمگینی را
میشناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نیلبکِ چوبین
مینوازد آرامآرام
پریِ کوچکِ غمگینی
که شب از یک بوسه میمیرد
و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد.»
@VazneFarsi
⚡️ نبوغِ فروغ
🔍 بخش قابلملاحظهای از نبوغ #فروغ_فرخزاد، شاعر ناماور ایرانزمین، در چیرگی او بر وزن شعر فارسی و شیوهٔ جادوییِ بهخدمتگرفتنِ الفاظ و گنجاندنِ آنها در سخنِ آهنگین نهفته است.
🔍 بیتردید، میزانِ درکِ خوانندهٔ شعرِ فروغ، با تسلطِ او بر وزنشناسی و فوتوفنهای عروض ارتباطِ مستقیم دارد.
@VazneFarsi
✅ پرسش:
۱) «موسی» را، در بیتِ چهارم از آخر، چگونه تقطیع کردید؟
۲) در بیت آخر، مصراع نخست، در تقطیعِ «تبریز» مشکلی پیش نیامد؟
🔹 پاسخ خواهیم داد.
@VazneFarsi
دوش چه خوردهای دلا، راست بگو نهان مکن
چون خمشانِ بیگنه، روی بر آسمان مکن
بادهٔ خاص خوردهای، نُقلِ خلاص خوردهای
بوی شراب میزند، خربزه در دهان مکن
روزِ الست جانِ تو، خورد میی ز خوانِ تو
خواجهٔ لامکان تویی، بندگیِ مکان مکن
دوش شراب ریختی، وز برِ ما گریختی
بارِ دگر گرفتمت، بارِ دگر چنان مکن
من همگی تُراستم، مستِ میِ وفاستم
با تو چو تیرِ راستم، تیرِ مرا کمان مکن
ای دلِ پارهپارهام، دیدنِ اوست چارهام
اوست پناه و پشتِ من، تکیه بر این جهان مکن
ای همه خلق نایِ تو، پُر شده از نوایِ تو
گر نه سماعبارهای، دست به نایِ جان مکن
نفخِ نَفَخْتُ کردهای، در همه دردمیدهای
چون دَم توست جانِ نی، بی نیِ ما فغان مکن
کارِ دلم به جان رسد، کارد به استخوان رسد
ناله کنم بگویدم دَم مزن و بیان مکن
ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو
گرگ تویی شبان منم، خویش چو من شبان مکن
هر بُنِ بامداد تو، جانبِ ما کشی سبو
کای تو بدیده رویِ من، روی به این و آن مکن
شیر چشید موسی از مادرِ خویش ناشتا
گفت که مادرت منم، میل به دایگان مکن
باده بنوش مات شو، جمله تنِ حیات شو
بادهٔ چون عقیق بین، یادِ عقیقِ کان مکن
بادهٔ عام از برون، بادهٔ عارف از درون
بویِ دهان بیان کند تو به زبان بیان مکن
از تبریز شمسِ دین میرسدم چو ماهِ نو
چشم سوی چراغ کن، سوی چراغدان مکن
@VazneFarsi
✍ #وزن_شعر_آزاد
🔹 از آغاز ایجاد این کانال تاکنون، همراهانمان چندین بار دربارهٔ وزن شعر آزاد (معروف به #شعر_نو) سؤال کردهاند.
🔸 اکنون یکی از شعرهای ممتاز را برای تقطیع انتخاب کردهایم. شعری از شادروان قیصر امینپور (۱۳۳۸-۱۳۸۶) همراه با تقطیع تقدیم میشود:
«حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی؛
وقتِ رفتن است.
بازهم همان حکایتِ همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظهٔ عزیمتِ تو ناگزیر میشود.
آی...
ای دریغ و حسرتِ همیشگی
ناگهان، چقدر زود دیر میشود!»
🔍 تقطیع (به ترتیب):
«فاعِلاتُ فاعِلاتُ فاعِلان
فاعلاتُ فاعلان
فاعلاتُ فاع
فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلاتُ فَع
فاعلاتُ فاعلاتُ فَع
فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلان
فاع
فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلان
فاعلاتُ فاعلاتُ فاعلاتُ فَع.»
🔹 نکته: همهٔ رکنهای فرعیِ عروضیِ «فاعِلاتُ»، «فاعِلان»، «فاع»، و «فَع» از رکنِ اصلیِ «فاعِلاتُن» مشتق شدهاند.
🔸 در هفتههای آینده، دربارهٔ وزن شعر آزاد بیشتر خواهیم گفت و نمونههای دیگری از آثار فاخر پیشکش خواهیم کرد.
🔹 شعرهایتان را برای بنده بفرستید.
@VazneFarsi
🔍 پرسش: وزن یازدهم را چگونه تقطیع کردید؟
اگر چنین عمل کردهاید درست است:
هزارُ جهـ | ـدُ بکردم | که سرّ عشـ | ـقُ بپوشم
نبودُ بر | سرِ آتش | میسّرم | که نجوشم
🔹 چنانکه پیشتر گفتیم، حرکتِ پیش (ضمه) تنها برای سهولتِ کارِ تقطیع (بخشبندی) و در انتهای هجاهای کشیده افزوده میشود. بنابراین، هنگام خواندنِ شعر نیازی به افزودنِ پیش نیست.
🔹 هنگام تقطیع، چه بر سرِ تشدید در «سرّ» و «میسّرم» میآید؟ آیا تعداد هجاها کم و زیاد نمیشود؟ دقت فرمایید که هر مصراعِ بیتِ یادشده ۱۶ هجا دارد. یادتان هست که پیشتر اندکی دربارهٔ وضع تشدید در تقطیع گفتیم.
🔸 اگر پرسشی دربارهٔ تقطیعِ وزنهای اخیر دارید، این حقیر در خدمت شماست.
@VazneFarsi
✅ وزن یازدهم
هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم
نبود بر سرِ آتش میسّرم که نجوشم!
(سعدی)
وزنِ بیت:
مَفاعِلُن فَعِلاتُن مَفاعِلُن فَعِلاتُن
مَفاعِلُن فَعِلاتُن مَفاعِلُن فَعِلاتُن
🔑 وزنِ رکنِ «مَفاعِلُن» برگرفته از «مُستَفعِلُن» است و رکنِ «فَعِلاتُن» از «فاعِلاتُن» مشتق شدهاست؛ بهاینصورت:
🔸 در «مَفاعِلُن»، هجای نخست از بلند به کوتاه تبدیل شدهاست؛ یعنی ابتدا «مُستَفعِلُن» به «مُتَفعِلُن*» تبدیل شده، اما چون «مُتَفعِلُن*» نامأنوس و نامعمول است، همیشه بهجای آن «مفاعلن» میگویند.
🔸 در «فَعِلاتُن» هم، که برگرفته از «فاعِلاتُن» است، هجای نخست از بلند به کوتاه بدل شده؛ بهاینترتیب که «فا» در «فاعلاتن» به «فَـ» تبدیل شدهاست.
🔹 نکتهٔ مهم: در هر دو رکنِ فرعی، که به آنها #زحاف میگویند، تعداد هجاها، درست مانند رکنهای اصلی، چهار تاست؛ اما، چنانکه ملاحظه کردید، #کشش_هجاها متفاوت است.
@VazneFarsi
✅ وزن دهم
آنکه هلاکِ من همی خواهد و من سلامتش
هرچه کند به شاهدی، کس نکند ملامتش
(سعدی)
وزنِ بیت:
مُفتَعِلُن مَفاعِلُن مُفتَعِلُن مَفاعِلُن
مُفتَعِلُن مَفاعِلُن مُفتَعِلُن مَفاعِلُن
🔑 وزنِ هردو رکنِ «مُفتَعِلُن» و «مَفاعِلُن» برگرفته از «مُستَفعِلُن» است؛ به این صورت:
🔸 در «مفتعلن»، هجای دوم از بلند به کوتاه تبدیل شدهاست؛ یعنی ابتدا «مُستَفعِلُن» به «مُستَعِلُن*» تبدیل شده، اما چون «مُستَعِلُن*» نامأنوس و نامعمول است، همیشه بهجای آن «مُفتَعِلُن» میگویند.
🔸 اما در «مفاعلن»، هجای نخست از بلند به کوتاه تبدیل شده؛ به این ترتیب که ابتدا «مُستَفعِلُن» به «مُتَفعِلُن*» تبدیل شده، ولی چون «مُتَفعِلُن*» هم نامأنوس و نامعمول است، همیشه بهجایش «مَفاعِلُن» میگویند.
🔹 به یاددارید که وزن نُهُم حاصلِ چهار بار «مفتعلن» در هر مصراع بود.
@VazneFarsi
✅ وزن نُهُم
رَستم از این بیت و غزل، ای شه و سلطانِ ازل
مُفتَعِلُن مفتعلن مفتعلن کشت مرا!
قافیه و مغلطه را گو همه سیلاب بِبَر
پوست بُوَد پوست بُوَد درخورِ مغزِ شعرا
🔑 وزنِ هر مصراع از دو بیت آغازینِ غزل معروفِ مولانا چهار بار «مُفتَعِلُن» است. این رکن برگرفته از «مُستَفعِلُن» است؛ به این صورت که هجای دوم از این رکن از بلند به کوتاه تبدیل شدهاست؛ یعنی ابتدا «مُستَفعِلُن» به «مُستَعِلُن*» تبدیل شده، اما چون «مُستَعِلُن*» نامأنوس و نامعمول است، همیشه بهجای آن «مفتعلن» میگویند.
@VazneFarsi
🔍 دایرههای عروضی
⭕️ در #عروض_سنتی، بحرهای مختلف را، براساس توالی و کمّیتِ هجاها (کوتاهوبلندیِ آنها)، در دایرههایی قرار میدادند. به این دایرهها اصطلاحاً #دایرههای_عروضی یا #دوایر_عروضی میگفتند.
⭕️ دایرههای عروضی آنچنان در #عروض_نوین مورد توجه نیستند، اما گاه برای سادهکردنِ آموزشِ وزنها بهکار میآیند.
⭕️ پیشتر دربارهٔ سه وزنِ متفاوت که از تکرارِ رکن یا پایههای «مفاعیلن»، «فاعلاتن»، و «مستفعلن» تشکیل میشوند سخن گفتیم. این سه رکن، که هرکدام سه هجای بلند و یک هجای کوتاه دارند، در یک دایره میگنجند؛ به این شرط که خوانش را از جاهای مختلفِ پایهها آغاز کنیم. به این تناسبهای هجایی دقت فرمایید:
🔹 مَفاعیلُن ← عِلُنمُستَف/ عِلاتُنفا
🔹 فاعِلاتُن ← تَفعِلُنمُس/ لُنمَفاعی
🔹 مُستَفعِلُن ← عیلُنمَفا/ تُنفاعِلا
🔸 چند دایرهٔ دیگر هم، که به پایههای دیگر مربوط میشوند، در عروض سنتی هست و عروضیان سنتی، از قدیم، نامهایی برای دایرهها برگزیده بودند.
🔸 چنانکه اشاره کردیم، اساساً در عروض نوین با پایههای عروضی و بهویژه نامهای آنها کار نداریم، اما اینها تا جایی که به شناختِ بیشترِ پایهها کمک کنند مفیدند.
🔹 در روزهای آینده، معرفی وزنها را بهروالِ گذشته ادامه خواهیم داد.
@VazneFarsi
✳️ خوشهٔ همخوانیِ پایانی
🔹 از «دوست» و «کیست» و الگوی آواییِ ایننوع هجای کشیده گفتیم.
🔹 میدانیم که در پایانِ این واژهها دو همخوان وجود دارد که بهدنبالِ واکهٔ بلند آمدهاند؛ یعنی:
... V + s/š/f + t
🔸 آنچه در پایانِ این #هجای_کشیده آمده، «خوشهٔ همخوانی پایانی» نام دارد.
🔹 الگوی دیگری که در #فارسی_کلاسیک وجود دارد و نمونههای آن را در #شعر_کلاسیک_فارسی هم میتوان دید، «پارس» و «کارد» و «مورْد» /mūrd/ است:
... V + rs/rd
🔹 چنانکه پیشتر گفتیم، هنگام تقطیع، همهٔ اینها، درحکم هجای کشیدهاند.
🔸 در برخی منابع عروضی، این دسته از واژهها را هموزن #هجای_بسیار_کشیده قلمداد کردهاند. اما این دستهبندی در وزن شعر فارسی چندان قابلتوجه نیست و بیشتر در آواشناسی و واجشناسی کاربرد دارد.
🔹 ما، برای سهولت در امرِ تقطیع، همه را هجای کشیده بهشمار میآوریم. برایناساس، «ماست» و «کاشت» و «بافت» و «پارس» و «کارد»، ازنظر عروضی، هموزنِ «ماس» و «کاش» و «باف» و «پار» و «کار» بهشمار میروند.
@VazneFarsi
🔑 پاسخ تمرین دیروز:
🔹 چند روز پیش (چهارم سپتامبر)، دربارهٔ قانون عروضی ـ آواییِ «ماست» و «دوست» و «نیست» مطلبی مستقل تقدیم کردیم. وضعِ «کیست» هم درست مانند سه مثالِ یادشده و بقیهٔ مثالهای همان فرسته است.
🔹 برایناساس، تقطیع بیت حافظ چنین است:
آ(ن) کیسُ کز | رویِ کرم | با ما وفا | داری کند
بر جایِ بد | کاری چو من | یکدم نکو | کاری کند
🔹 براساس آنچه پیشتر دربارهٔ واجها و دو نوع واج، یعنی واکه و همخوان، گفتیم، فرمولگونهٔ «کیست» این است: cVc (همخوان + واکهٔ بلند + همخوان)؛ یعنی در تقطیع، همخوانِ «ت» را نادیده میگیریم.
🔹 پس در بیتِ یادشده، چون پس از «کیست» واکه نیامده، هموزنِ «کیس» است و به دو هجا تقسیم میشود، بهترتیب: بلند و کوتاه: کی + سُ.
🔑 نکتهٔ مهم: چنانکه پیشتر گفتیم، صدای پیش/ ضمّه (واکهٔ کوتاه) در «سُ» تنها برای درکِ بهترِ وزن درهنگام تقطیع است.
@VazneFarsi
⚡️ تمرین:
🔹 این بیت حافظ را، که بر وزن هشتم سروده شده، بخشبندی فرمایید (لطفاً عجله نکنید):
آن کیست کز رویِ کرم با ما وفاداری کند
بر جایِ بدکاری چو من یکدم نکوکاری کند
🗝 پاسخ: فردا جمعه
@VazneFarsi
کتابی که فایلِ آن را بازفرست/ فوروارد کردهایم، فوقالعاده برای متخصصان وزنشناسی مفید است.
فایل آن را امروز سعید، یکی از دوستان عزیز، برایم فرستادند.
@VazneFarsi