کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاPart83 83
#Part83

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

کلی با اصرار بابات رو راضی کردم ، نمی خوای که با برزو بری ، می خوای ؟
تند گفتم : الان میام ...
لبخند غمگینی زد که وارد اتاق شدم . مثل اینکه پدرم به کل منو از یاد برده بود . حس حماقت و نابودی داشتم ، من حتی از لاله و آیدا کوچیک تر بودم اما چیزی به اندازه ی دو برابر سن اونا مصیبت کشیده بودم .
ساک دستیم رو بلند کردم و بعد از چک کردن گاز و پنجره ها از اتاق بیرون رفتم . در رو قفل کردم و از در حیاط بیرون زدم . سر و صدای بچه ها بلند بود . امین اولین نفری بود که منو دید و به سمتم اومد :
ـ صبحه زیبای شما بخیر .
ـ سلام ...
ذوقش رو کور کردم : یعنیا خیلی نوبرشی ...
ـ امین ...
با شنیدن صدا ته دلم خالی شد . امین به عقب برگشت Ùˆ جلوی دیدم رو باز کرد ØŒ با دیدن کیهان Ú©Ù‡ پشت ÙLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part83
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: