مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاPart63 63
#Part63
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
دروغ نمیگم به هرکی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ پرستی ØŒ رو ندارم تو Ùامیل سر بلند کنم ...
کیهان شوکه شده یقه ش رو رها کرد . خشن غرید : چی میگی ؟ چی کار کرده آذین ؟
Ù€ شوهر داشته با مرد غریبه بوده آذین ØŒ همین خانوم اعتیاد داشته ... ول کرده گذاشته رÙته ØŒ شوهرش رو بدبخت کرده ....
این بار کیهان نعره کشید : شعر نگولامصب ØŒ همین جا چالت میکنم ببند اون Ùکت رو ...
Ù€ مدرکش هست ØŒ مرده اومده خودش Ú¯Ùته این باهاش بوده ØŒ برگه ÛŒ آزمایش اعتیادش هست ... کیهان ...
Ù€ اون مرد ØŒ مرد نبوده ... آزمایشگاه مزخر٠گÙته بهتون ! این وصله ها به آذین نمی چسبه ...
ـ اونقدر راست بوده که شوهرش ولش کرده ، این همین الانشم اعتیاد داره . چشمت رو باز کن کیهان .... نذار شرمنده ی توام بشم ....
کیهان اینبار یقه Ø´ رو گرÙت Ùˆ به سمت در برد . از دÙتر بیرونش انداخت ØŒ در رو بسته Ùˆ کلید رو توی Ù‚ÙÙ„ چرخوند . آیدین به دØLoveSara 💋✨