کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاPart43 43
#Part43

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

منم به اون خیره بودم که در بسته شد . توی آیینه ی روبه روم خودم رو دیدم . رنگ پریده با دونه های درشت عرق روی پیشونیم ... هنوز کاملا نه ، ولی از بین رفته بودم . خارش صورتم اعصابم رو به هم ریخته بود . نفسم رو به تنگ شدن می رفت که در باز شد . بیرون زدم و گوشیمو از جیب مانتوم بیرون کشیدم .
تعادل درستی روی انگشتام نداشتم و به زور شماره ی فرزاد رو گرفتم بوق اول به دوم نرسیده گوشی رو برداشت : الان که شبه ، منتها افتاب از کدوم ور در اومده ؟
ـ فـ ... فرزاد ...
جدی شد : چی شده ؟ کدوم جهنمی هستی ؟
ـ دا ... دارم می میرم ...
خندید : خماری ؟ صدات وقتی خماری هم قشنگه ...
صدای آشنای زنی رو کنارش شنیدم : اه ، بدم میاد اینطوری باهاش حرف می زنی ...
فرزاد ولی محل نداد و پرسید :کجایی تو دختر؟
ـ بیا....
ـ الساعه ...
باز صدای زن بلند شد : می خوای بری ؟ آره فرزاد ؟
فرزاد اَهLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part43
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: