مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاPart25 25
#Part25
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
جواب ندادم Ùˆ پوشه به بغل بیرون زدم . به سمت آسانسور Ù…ÛŒ رÙتم Ú©Ù‡ کسی تند از پیچ راهرو پیچید Ùˆ Ù…ØÚ©Ù… به من خورد . پوشه از دستام روی زمین اÙتاد Ùˆ من هم روی پاهام نشستم Ùˆ غر زدم : انگار نه انگار شرکته Ùˆ مردم با پیست مسابقه اشتباهش Ù…ÛŒ گیرن ....
مرد رو به رویی هم روی پاهاش نشسته بود Ùˆ توی جمع کردن برگه ها Ú©Ù…Ú©Ù… Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ù…ÛŒ Ú¯Ùت : من واقعا معذرت Ù…ÛŒ خوام ....
بی Øوصله سرم رو بلند کردم Ú©Ù‡ اونم متعاقبا همین کارو کرد . نگاهمون Ú©Ù‡ به هم خورد همزمان Ú¯Ùتیم :
ـ تو ؟
ـ تو ؟
اخم کردم : نمی شه Øواستون رو جمع کنین ØŸ
Ù€ والا دÙعه ÛŒ قبل تو آشپزخونه شما Øواست جمع نبود ...
Ù€ اون یه اتÙاق بود ...
ـ نه که جریانه الان از پیش تعLoveSara 💋✨