کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🔥 پاPart424 424
#Part424

📒 رمان " تب دلهره " 💞💋

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️

من شیش ساله که به عنوان جاسوس همایون اینجام ... ( پوزخند میزنه ) تمام این 6 سال شاهرخ خبر داشت ... تازه دو روز پیش فهمیدم ..
ـ اونروز که بردنم ...
ـ یاسین گفت بکشونمت بیرون ... اخه شاهرخ بازی می داد و می گفت باید مستقیما با خود خریدار روسی حرف بزنه ... می گفت نمی خواد همایون واسطه بشه . می خواستن با دزدیدن تو کار رو راحت کنن و شاهرخ در عوض معامله رو با همایون قبول کنه ، اون موشه ترسو خانواده ش رو یک هفته قبل از ترس شاهرخ فرستاده بود نیویورک ...
ـ یاسین از کجا فهمید ؟
ـ خودت گفته بودی بهش پیمان حتی به مادر خودش رحم نمی کنه ... یاسین مشکوک می شه . فکرش رو نمی کنه که تو خواهرش باشی و فقط مشکوک میشه بابت دروغی که پیمان گفته ، اینکه چرا باید دروغ بگه و چرا اسمه تو باید یاس باشه !؟ راهی پیدا نمی کنه جز این که بره پیشه مادرت ... یعنی خاله ت ...
ـ می ره پیشه عزیز ؟ ...
Ù€ عزیز چیزی بهش نمی Ú¯Ù‡ ... اما یاسین دلیل تو هتل زندگی کردنتون رو نمی فهمه Ùˆ براش سوال Ù…ÛŒ شه ØŒ پیام رو توی لابی هتل Ù…ÛŒ بینه Ùˆ ازش Ù…ÛŒ پرسه ØŒ اینطوری ÙLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part424
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: