کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🔥 پاPart378 378
#Part378

📒 رمان " تب دلهره " 💞💋

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️

هنوز شاهرخ جواب نداده که سه نفر نقاب دار وارد خشک شویی میشن . خشکم میزنه از اسلحه های بزرگی که توی دستشونه و هیکلای بزرگی که به ترسم میندازه .
اولین تیر که به سمتم شلیک میشه محمد با دستش محکم منو هل میده و روی زمین پرت میشم . کشون کشون خودم رو گوشه ی دیوار پشت ماشین لباس شویی بزرگ خشک شویی پنهون می کنم . توی خودم مچاله میشم و دستام رو روی گوشام میذارم .
یه دقیقه ی کامل صدای تیر و تیر اندازی رو می شنوم و من حتی جرات چشم باز کردنم ندارم . همه جا تو سکوت فرو میره و من به لرز افتادم و هر ان منتظرم کسی تیری به سمتم شلیک کنه و من مثله دفعه ی پیش از درد به تنگ بیام ، اما خبری نیست .
چشمم رو باز میکنم و از گوشه ی دیوار ماشین لباس شویی غول پیکر نیم نگاهی میندازم که می بینم این بار سه نفر دیگه وارد میشن و من چشمم اول شاهرخ رو می گیره .
شاهرخی که رنگ پریده داخل میشه و بی توجه به آشفته بازار اطراف با نگاش همه جا رو برای پیدا کردن چیزی زیر و رو میکنه ... خیلی هول و نگران ... تند جلو میاد و لا به لای وسایل خرد شده و LoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part378
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: