کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🔥 پاPart366 366
#Part366

📒 رمان " تب دلهره " 💞💋

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️🦋❄️

شاهرخ سرش رو تکونی می ده و خونسرد به کاوه چشم می دوزه : توام لاشخوره بین منو این کفتار نباش !
لبخندم کش میاد و کاوه تیز نگام می کنه و همایون خیره به شاهرخ می گه : تمومه کاوه ...
روی صحبتش با کاوه ست .
کاوه ـ ولی آقا ...
همایون ـ ببرش ....
شاهرخ ـ به زودی خبر ازدواجمون به گوشتون می رسه همایونه بزرگ ...
کاوه ناراضی و از سر خشم نگام می کنه . من شاید شبیه پرنده ای هستم که در قفس به روش باز شده و شاید شبیه آهوی رها شده از دست شیر که دل و جیگر شیر پیدا می کنم و می دوم به سمت شاهرخی که چند متری جلوتر ایستاده و حالا چهره ای آروم داره وبه من نگاه می کنه . دویدم و خودم رو کنارش رسونده و بی هوا دستم رو دور کمرش حلقه میکنم و سرم تا روی سینه ش می رسه . چشم می بندم و صدای تند کوبش قلبش همه دلهره هام رو تموم میکنه و دست راستش رو روی کمرم حس می کنم . هنوز تنم می لرزه و هنوز از ضجه زدن چند دقیقه ی پیش هق هقم بند نیومده ...
ندیده چشمای از حدقه بیرون زده ی همایون خان و کاوه رو می بینم ! مَرد من ... حامی مLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part366
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: