مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
خواب دیدم در خواب Ú¯Ùتگویی با خدا داشتم.
خدا Ú¯Ùت : پس میخواهی با من Ú¯Ùتگو Ú©Ù†ÛŒ ØŸ
Ú¯Ùتم : اگر وقت داشته باشید.
خدا لبخند زد Ùˆ Ú¯Ùت : وقت من ابدی ست. Ú†Ù‡ سئوالاتی در ذهن داری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهی از من بپرسی ØŸ
Ú¯Ùتم : Ú†Ù‡ چیز بیشتر از همه شما را در مورد انسان متعجب Ù…ÛŒ کند ØŸ
خدا پاسخ داد : این Ú©Ù‡ آنها از بودن در دوران کودکی ملول Ù…ÛŒ شوند. عجله دارند بزرگ شوند Ùˆ بعد Øسرت دوران کودکی را Ù…ÛŒ خورند. این Ú©Ù‡ سلامت شان را صر٠به دست آوردن پول Ù…ÛŒ کنند Ùˆ بعد پولشان را خرج ØÙظ سلامتی Ù…ÛŒ کنند. این Ú©Ù‡ با نگرانی به زمان آینده زمان Øال Ùراموش Ù…ÛŒ شود. آنچنان Ú©Ù‡ دیگر نه در آینده زندگی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نه در Øال.این Ú©Ù‡ چنان زندگی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ گویی هرگز نخواهند مرد Ùˆ چنان Ù…ÛŒ میرند Ú©Ù‡ گویی هرگز زنده نبوده اند.
خداوند دستهایم در دست گرÙت Ùˆ مدتی هردو ساکت ماندیم. بعد پرسیدم : به عنوان خالق انسان ها Ù…ÛŒ خوLoveSara 💋🦋💞