مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🔥 پاPart360 360
#Part360
📒 رمان " تب دلهره " 💞💋
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
🦋â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸
Ú©Ù…ÛŒ به راست کج شدم Ú©Ù‡ تند Ú¯Ùت : صا٠وایسا ØŒ نگاه Ù†Ú©Ù† ...
استرس گرÙتم : اونـ ... اونا دنباله مان ØŸ
ـ نگران نباش ، هیچ غلطی نمی کنن ...
ـ اگه ... اگه تو هتل بیان برام چی ؟
توØید لبخند زد : تا الان Ú©Ù‡ واسه همین رÙت Ùˆ امدت غر Ù…ÛŒ زدی Øالا میگی تو هتلم مراقبت باشیم ØŸ
ـ خب ، آخه من چی دارم که دنبالمن ؟
Ù€ تو نقطه ضعÙÛŒ ....
Ú¯Ù†Ú¯ نگاش کردم Ú©Ù‡ ماشین رو کنار خیابون پارک کرد : بÙرما ØŒ تشریÙتون رو ببرین تا منم برم یه خاکی سرم بریزم ...
پیاده شدم Ùˆ به سمت ساختمون رÙتم . یکی دو Ù‡Ùته ای Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ من عملا هیچ کاری نمی کردم به جز کار کردن توی هتل Ùˆ به نظرم زیادی عجیب بود Ú©Ù‡ من دیگه پولای شاهرخ رو زنده نمی کردم Ùˆ عجیب تر اینکه نگرانه من بود . خیلی چیزا Ú¯Ù†Ú¯ بÙLoveSara 💋✨