مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🔥 پاPart337 337
#Part337
📒 رمان " تب دلهره " 💞💋
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
🦋â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸
بغض کرده بودم و تعجب کرده بودم از خودم . تندخو بودن شاهرخ تازگی نداشت اما این همه دل نازک بودنم در برابرش تازگی داشت ... ترسم داشت و من عجیب از خودم می ترسیدم .
ـ چه مرگته ؟ این چه طرز جواب دادنه ؟
Ù€ خوب نیستم . باشه هرچی تو بگی . Ùعلا ...
گوشی رو قطع کرده Ùˆ برخلا٠میلم ÙØØ´ آبداری نثارش نکرده بودم Ùˆ زبون تند نکرده یا Øتی تلÙÙ† رو بدون خداØاÙظی قطع نکرده بودم Ùˆ این بعید بود از یاسی Ú©Ù‡ زبون تند Ùˆ تیزش شهره RomankadeSaraa 💋✨