مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🔥 پاPart333 333
#Part333
📒 رمان " تب دلهره " 💞💋
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
🦋â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸ðŸ¦‹â„ï¸
صراØتا جواب داد : Ú©Ù… نه !
دلگیر شدم ... از خانومی کردن پرسیده بود Ùˆ من واقعا ارتباط خانومی کردن رو با مانتوی ارتشی Ùˆ شلوار شیش جیبی Ú©Ù‡ اکثرا تنم بود رو نمی Ùهمیدم ... یعنی به چشم شاهرخ خانوم نمیومدم Ùˆ این همه مدت بی دلیل برای بودنÙØ´ دلم پر پر Ù…ÛŒ زد ØŸ
آب دهنم رو به زور قورت دادم Ùˆ همون لبخند مزخرÙÙ… رو روی لبم ØÙظ کرده Ùˆ جواب دادم : قول Ù…ÛŒ دم آبروتون رو نبرم .
از اتاق خارج شدم . بدجنسی کرده بود و من چقدر آبرو بَر بودم از نظر این مرد یخ زده ای که گاهی دلم رو گرم می کرد !
پله ها رو پایین رÙتم Ùˆ اهمیت ندادم به صدا زدنای توØید Ùˆ غرغر کردن شهباز Ùˆ همÛRomankadeSaraa 💋✨