ðŸƒðŸƒðŸƒ ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕ﻋﺼﺮ ï¯¾ï® ïºï»ïº¯ ﺯﯾﺒﺎ، ï¯¾ï® ï»ï»›ï»´ï»ž ﺛﺮï»ïº—ﻤﻨﺪ ï®ï»ª ﺳﻮïºïº ماشین
ﮔﺮïºï»§ï»˜ï¯¿ï»¤ïº– ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ ïºïº¯ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ ﺩﯾﺪ ï®ï»ª ïº©ï» ï»£ïº®ïº© ïº©ïº ï®ï»¨ïºŽïº
ﺟﺎﺩﻩ، ïº©ïº ïº£ïºŽï» ïº§ï»®ïºïº©ï»¥ ï»‹ï» ï»’ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ïº©ïº ïº£ïºŽï»Ÿï¯½ ï®ï»ª ïº‘ïº´ï¯¿ïºŽïº ï»£ïº˜ïºŽïº›ïº®
ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ïºïºï»§ï»¨ïºªï»© ïºïºµ ïº©ïº³ïº˜ï»®ïº ïº©ïºïº© ï®ï»ª ﻣﺎﺷﯿﻦ ïºïº ﻧﮕﻪ ﺩïºïºïº© ï»
ï˜ï¯¿ïºŽïº©ï»© ﺷﺪ ﺗﺎ ï»‹ï» ïº– ïºïº ﺟﻮﯾﺎ ﺷﻮﺩ. ïºï» ïºïº¯ ﯾﮑﯽ ïºïº¯ ïºï»¥ ïº©ï» ï»£ïº®ïº©
ï˜ïº®ïº³ï¯¿ïºª " ï¼ïº®ïº ï»‹ï» ï»’ ﻣﯽ ﺧﻮïºï¯¾ïºªØŸ"
ﻣﺮﺩ ﺑﯿï½ïºŽïºï»© ï˜ïºŽïº³ïº¦ ﺩïºïº©ØŒ " ﻣﺎ ï»«ï¯¿ï» ï˜ï»®ï»Ÿï¯½ ﺑﺮïºï¯¼ ﺧﺮﯾﺪﻥ ï»ïº¬ïº ﻧﺪïºïºï¯¾ï»¢.
ï»£ïº ïº’ï»®ïºï¯¾ï»¢ ï®ï»ª ï»‹ï» ï»’ ﺑﺨﻮïºï¯¾ï»¢."
ï»ï®ï¯¿ï»ž ﮔﻔﺖ" :ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮïºï»§ï¯¿ïºª ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ï» ï»£ï»¦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ
ï»ïº¬ïº ﺧﻮïºï»«ï»¢ ﺩïºïº©."
" ïºï»£ïºŽ ïºï»—ﺎ، ﻣﻦ ï¯¾ï® ïº¯ï»¥ ï» ïº©ï» ïº‘ï½ï»ª ﻫﻢ ﺩïºïºï»¡. ïºï»§ï»¬ïºŽ ﺯﯾﺮ ïºï»¥ ﺩïºïº§ïº–
ﻫﺴﺘﻨﺪ."
ï»ï»›ï»´ï»ž ï˜ïºŽïº³ïº¦ ﺩïºïºdr_anoshee ðŸƒðŸƒðŸƒ
ðŸƒðŸƒðŸƒ ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕می گویند با هر کس باید مثل خودش رÙتار کرد!
شما گوش نکنید ...
چون اگر چنین بود ، از منش و شخصیت هیچکس، چیزی باقی نمی ماند !
هر کس، هرچه به سرت آورد ØŒ ÙÙdr_anoshee ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕ماهیگیر برای اینکه...
ماهی بگیره...
به قلابش غذا وصل میکنه
شیطان هم برای گرÙdr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
â›”ï¸Ø§Ù…وزش اØکام‌زناشویی⛔ï¸
💕به بعضیا باس Ú¯Ùت :
ببخشید ÙÙdr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
ادامه دارد...ðŸ˜ðŸ˜ دوستانی Ú©Ù‡ جدید اومدن از پارت اول بخونن Øتما
#پارت_233ت_233
کلامی را نداشتم Ùقط آرام زمزمه کرد
_طلاق گرÙتم .
با تعجب علت را پرسیدم اما نمیدانم چه شد
Ú©Ù‡ نگاری Ú©Ù‡ Øر٠دلش را سخت پیش دیگران Ù…ÛŒ زد تمام دارو ندار زندگی اش را پیش این زن غریبه روی دایره ریخت...
با صدای گنجشک ها Ùˆ خوردن تیز نور Ø¢Ùتاب به صورتم چشمانم را باز کردم .
سرو صداهای زیادی از Øیاط Ù…ÛŒ آمد .
انگار صدای دعوا بود. روسری ام را روی سرم درست کردم Ùˆ دستی به چشمان خواب آلودم کشیدم Ú©Ù‡ نگاهم به Údr_anoshee 🔴🔴🔴
#پارت_232ت_232
با صدای لرزان زمزمه کردم:
_ رÙته Ù¾Ùکن؟
چشمانش گرد شد Ùˆ Ú¯Ùت:
_بله
آهی نق زد Ùˆ شروع به گریه کرد Ú©Ù‡ مرد با تعجب بیشتری Ú¯Ùت:
_ بچس؟
با چشم های اشکی زمزمه کردم:
_ بله...
از جلوی در کنار رÙت Ùˆ Ú¯Ùت:
_ بÙرمایید داخل
ترسیده آهی را به خود Ùشار دادم Ùˆ Ú¯Ùتم:
_نه ممنون
سرش را تکان داد Ùˆ Ú¯Ùت:
_خانومم هم داخل هستن بÙرمایید
دلم Ú©Ù…ÛŒ آرام گرÙت Ùˆ با تعلل وارد خانه شدم
خانه ی ساده و تمیزی داشتن سلامی به زن جوان رو برویم کردم که با خوشرویی جوابم را داد
Ødr_anoshee 🔴🔴🔴
💕پائیز....ðŸ
زیبا وعروس Ùصل هاست!ðŸ‚
برگ ریزان درخت...ðŸðŸ‚
و خواب ناز غنچه ها...🥀
Ù‡dr_anoshee ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕در دنیا هیچ چیز پایدار نیست.
و اگر انسان توقع بقای چیزی را داشته باشد،
اØمق dr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
💕زلال ترین شبنم شادی
را همیشه
بر چشمانتان
و شیرین ترین تبسم
خوشبختdr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
ðŸƒðŸƒðŸƒ ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕هیچوقت Øسرت زندگی آدمایی Ú©Ù‡ از
درونشون خبر نداری نخور
هر قلبی دردی دارد
dr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
ðŸƒðŸƒðŸƒ ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕آدمی اگر بهترین هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، می‌گویند اØمق است!
اگر کم کار کند، می‌گویند تنبل است!
اگر بخشش کند، می‌گویند اÙراط می‌کند!
اگر جمعگرا باشد، می‌گویند بخیل است!
اگر ساکت و خاموش باشد می‌گویند لال است!
اگر زبان‌آوری Ú©Ù†Ødr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ
ðŸƒðŸƒðŸƒ ðŸƒðŸƒðŸƒ
💕بانوی من!
اگر دیگران را عادت بدهی که همیشه آب میوه مانده ته دستگاه آبمیوه گیری سهم تو باشد یا کتلت زیادی برشته شده، یا بدمزه ترین آب نبات مانده در ظر٠شکلات یا هر چیزی که دیگران دوستش ندارند...
به مرور این میشود سلیقه ات، میشود سهمت!
هیچ کس هم نمیگوید آه Ú†Ù‡ موجود Ùداکاری!!
بد نیست گاهی برای خودت بهترین و خنکترین نوشابه ها را باز کنی!
چرا سهم تو نرمترین بالش نباشdr_anosheeðŸƒðŸƒðŸƒ