مشاهده مطالب کانال دکتر انوشه
#پارت_242ت_242
با یادآوری تمام کارهایم لگدی به میز عسلی پیش رویم زدم Ú©Ù‡ واژگون شد Ùˆ تنام شیشه‌های ودکا روی زمین اÙتاد Ùˆ با صدای بدی شکستـ
هنوز به خاطر آن تصاد٠لعنتی نمی‌توانم درست راه بروم اما با هر بدبختی که شده همه جا را دنبال نگارم می‌گردم.
اما انگار نیست، انگار آب شده رÙته تو زمین.
در هیچ سامانه‌ای اسمش برای کار ثبت نشده، یعنی کجا میتونه رÙته باشهـ
دو دستم را روی صورتم گذاشتم، Øال تنها بودم. هیچ کسی نبود . پس راØت Ùˆ آرام می‌توانم گریه کنم.
بی Ùdr_anoshee 🔴🔴🔴