کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاØPart198198
#Part198

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

مژده پشت چشمی نازک کرد : واقعا خروسه بی محله ، زهره م ترکید ...
آیدا ناراحت بود ، نگران بود ... زیاد نزدیک نبودیم ، اما خواهر بودیم ... همین کافی بود که بفهمم دلنگرونه منه و می ترسه گفته هاشون رو شنیده باشم ...
گوشی رو از جیبه مانتوم دراوردم و به پیامکی که از طرفه فرزاد اومده بود مشکوک شدم ... فرزاد شبیه مرغه نفرین شده بود که هر وقت خبری ازش می شد چیزه خوبی انتظاره منو نمیکشید ...
پایم رو باز کردم . نوشته بود ( بیا توی تراسه اتاقه سابقه خودت ... )
همین ... ترسیدم . اگه می رفتم معلوم نبود چیکار می کرد و اگه نمی رفتم ، آمینم ... به گریه افتاده بودم . کاش به حرفه کیهان گوش می کردم و نمی اومدم .... نه ، اصلا ... از اومدنم راضی ام ....
به سمته جایی که پیامک داده بود رفتم و در اتاقم نیمه باز بود . خوش بختانه اتاقای منو ایدین و ایدا طبقه ی بالا بود و کسی از این رفتنه من خبر دار نمیشد . بیشتر دل نگرانه کیهان بودم !
کمی در روLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part198
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: