مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاØPart159159
#Part159
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
کیهان ـ اوهَه ... عینه سگ و گربه می خواین بپرین به هم برین بیرون ...
کیمیا ـ میخوای نگهش داری ؟
کیهان Ù€ همچین Øر٠میزنه انگار راجع به گربه Øر٠میزنه ...
کیمیا Ù€ چتونه شما ØŸ انگار ØرÙÙ‡ من سَمه Ú©Ù‡ Ù‡ÛŒ نیش Ù…ÛŒ زنین ....
کیهان Ù€ نگهش Ù…ÛŒ دارم ... Øتی اگه خوده خرش بخواد جÙتک بندازه هم نگهش Ù…ÛŒ دارم ... من دیگه اون اÙسکله چند سال پیش نیستم بذارم بره ...
کیمیا ـ تو ... تو از قبل می شناختیش ؟
کیهان ـ من از اول آذین رو دوست داشتم ، اون اصلا 14 سالش بود که می خواستمش ...
کیمیا ـ وااا ... کیهان اون موقع که خیلی بچه بوده ...
کیهان Ù€ من Ú©Ù‡ بچه نبودم ... من Øتی دست درازی هم نکردم بهش ØŒ برا من بودنش کاÙیه ...
ـ مامان غوغا می کنه ...
کیهان Ù€ بچه نیستم ØŒ چهل سالمه .... Ù…ÛŒ خوام نهایتا تا 60 سال عمر کنم ØLoveSara 💋✨