مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاØPart136136
#Part136
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
سرخ شده بود Ùˆ عرق کرده بود چله ÛŒ زمستون .... یقه ÛŒ برزو توی دستش بود Ùˆ برزو رو به زور سرپا Ù†Ú¯Ù‡ داشت Ùˆ تقریبا از هوش رÙته بود ... کیهان خیاله دست برداشتن نداشت ...
باز جلو رÙتم Ùˆ بی هوا هلش دادم . یقه ÛŒ برزو رو ول کرد برزو نقش زمین شد Ú©Ù‡ به التماس اÙتادم : کیهان تو رو قرآن ولش Ú©Ù† ... کشتیش .. کیهان ...
Ù†Ùس کشیدنش از عصبانیت به خس خس اÙتاده بود . Ùاصله ÛŒ بینمون رو پر کرد Ùˆ با همون خشم چونه Ù… را گرÙت Ùˆ زل زد به چشام : Ù…ÛŒ خواستی با این ازدواج Ú©Ù†ÛŒ ØŸ .... ( عربده کشید ) بی پدر جوابه من بده ...
صدای گریه Ù… لا به لای Ù†Ùسای عصبیش Ú¯Ù… Ù…ÛŒ شد Ùˆ Ú¯Ùتم : غلط کردم .. Ú¯Ù‡ خوردم کیهان ... کیهان بسه ...
سیÙLoveSara 💋✨