مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاØPart128128
#Part128
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
امین Ùˆ کیانا به همراه آیدا Øاضر Ùˆ اماده بودن برای بیرون رÙتن Ùˆ من از پایین پله ها نگاشون Ù…ÛŒ کرد .
آیدا ـ امین خدایی ما رو می بری خرید؟
لاله ـ می شه یکی جوابه من بده ؟
تارخ به من نگاه می کرد و امین جواب داد : عشقشه ...
لاله اخمش غلیظ تر شد : امین این چیزا اصلا برای شوخی مناسب نیست ...
امین Ù€ والا به خدا مامان Øمیده لقمه گرÙته برای کیهان ...
کیاناـ امین بسه ...
تارخ Ùقط منتظر واکنشه من بود . Ù…ÛŒ Ùهمید Ú©Ù‡ چقدر ناراØتم . ØرÙÛŒ نمی زد ØŒ ØÙ‚ انتخاب با خودم بود انگار Ú©Ù‡ رو به لاله Ú¯Ùتم : کیهان اگه پابنده تو باشه ØŒ با دنباله تینای بنده خدا هم رÙتن بازم پایبنده ... سخت نگیر ...
تارخ انگار منتظر بود از علاقه Ù… به کیهان ØرÙÛŒ بزنم . اما من اینده Ú©ÛŒLoveSara 💋✨