کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاØPart120120
#Part120

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

ـ حـ ... حوصله ش رو نداشتم ...
چشماش رو ریز کرد : خماری !
گوشه ی لبم رو گاز گرفتم که گفت : یه خماره بی کس و کاره هرزه !
بهت زده نگاش کردم . یه قدم جلو اومد که قدمی عقب برداشتم . پوزخند صداداری زد : فرار می کنی ؟ از من ؟!؟! از شوهره آینده ت ؟ این ویلا رو خرجت کردم تا داشته باشمت .. تو یه برده ی بی دردسری .... چشمات هنوز زنده س ....
قطره اشکم که سر خورد خندید : گریه نکن عزیزم ... حالا حالاها خیلی کارا داریم با هم ... خب ؟
جلوتر اومد و یه قدمیم ایستاد . صورتش رو جلو اورد و مماس با صورتم نگه داشت و بو کشید ... لرز کردم . خواستم یه قدم به عقب برم که بازوم رو چنگ زد و نگهم داشت .
ترسیده بودم . از ترس خشکم زده بود . داد و بیداد هم کار رو به جایی نمی برد ، برزو تنهاییم رو فهمیده بود ... اصلا خودش گفت بابت این بی صاحاب بودنم گزینه ی خوبیم برای سو استفاده ...
حالت تهوع امونم رو بریده بود . هنوز صورتش کنار صورتم بود Ú©Ù‡ دست آزادش رو گذاشت روی گردنم . داغه داغ بود . هق هقم بلند شده بود Ú©Ù‡ لب بستÙLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part120
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: