کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاØPart106106
#Part106

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

کیمیا تند به سمتم اومد : ببخش تو رو خدا ... فکر کنم خوابش میاد .
سری تکون دادم که دخترکش رو از بغلم گرفت و نگاه حسرت بارم رو بهش دوختم که مادرانه هاش رو بی منت خرجه گریه و نق زدنای دخترش می کرد . هنوز خیره ی کیمیا و دخترش بودم که کسی جلوم ایستاد و نگاهم به سینی روبه روم افتاد . لیوان آب میوه رو برداشتم و سر بلند کردم . مهتاج بود .
ـ ممنونم ...
پوزخندی زد و صاف ایستاد . از جلوی من رد شد و به سمت کیهان رفت . عملا به کسی جز منو کیهان توجهی نشون نمی دادن و امین و آیدا با غیظ نگاش می کردن . کیهان هم آبمیوه ش رو برداشت . برزو از جا بلند شد و بلند رو به همگی شب بخیر گفت . کنار من که رسید لبخند کجی زد و حریص بالا تا پایینم رو برانداز کرد و گفت : امیدوارم بهت خوش بگذره ، تو ملکه ی این عمارتی ...
چشمکی هم زد و از کنارم رد شد . ته دلم ریخت . برزوی لعنتی ... فرزاد لعنتی ... سپهر لعنتی ... دستم رو روی دسته یLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part106
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: