مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاPart95 95
#Part95
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
دلم رÙت . بی جنبه بودن هم خوب نبود . شوره این همه دوست داشتن رو درآورده بودم . دستم رو به سرم گرÙتم Ùˆ دوست نداشتم صدای کیهانه چند سال پیش توی سرم تکرار شه ...
(( Ù€ نریز این مرواریدا رو ... Ú©ÛŒ Ú¯Ùته بالا چشمت ابروعه ØŸ بگو برم چشمش رو در بیارم ...
ـ مامان از بابا داره جدا میشه !
ـ خب این اشک ریختن داره ؟
Ù€ دلم گرÙته Ùقط ...
ـ تو امر کن بگو چطوری بازش کنم ؟
خندیدم بین اشک های روون شدم Ùˆ Ú¯Ùتم : دیوونه !
Ù€ ای من به Ùدای دله دیوانه پسندت ...
Ù€ Ù…Ú¯Ù‡ من Ú¯Ùتم پسندیدمت ØŸ
Ù€ همÙLoveSara 💋✨