مشاهده مطالب کانال ðŸƒØ±Ùمـانــڪدهـ ســارا🌧
🬠پاPart58 58
#Part58
📕 رمان " رسوایی " â€¼ï¸ ðŸ™ŠðŸ‘„
به قلم خانم Ú©. شاهینی Ùر 👒
ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒðŸ‚ðŸƒ
بعده تو مدل مدل دوست دختر عوض کردم . در Øد همون دوست بودن ØŒ یعنی بیشتر از یک ماه دووم نداشت Ú©Ù‡ بخواد به جاهای باریک تر کشیده بشه ØŒ باورم شده بود اخلاق سگه منو Ùقط همون بچه ÛŒ 18 ساله Ù…ÛŒ تونه تØمل کنه !
ـ دوست داشتم بگی با کسی نبودی ...
به سمتش برگشته و به نیم رخش نگاه کردم . لبخند تلخی زد : چرا باید چند سال دیر تر به دنیا می اومدی ؟
Ù€ خیلیا با تÙاوت سی سال هم ازدواج ( سرÙÙ‡ ) ازدواج کردن ..... تو از 13 سال ترسیدی ØŸ
Ù€ از خوشبخت نشدنت باهام ترسیدم . اینا Ùرق داره باهم ....
ـ ولی من گند زدم به زندگیم ...
Ù€ آیدین Ú¯Ùت یه خواستگار خوب داری ØŒ Ú¯Ùت Ù…ÛŒ دونه Ú©Ù‡ دلت پیشه من گیره Ùˆ اینو نمی خواد. این Ú©Ù‡ تو وقتی من نیستم خوده واقعیت میشی Ùˆ لذت Ù…ÛŒ بری از زندگیت Ùˆ من مانLoveSara 💋✨