کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاPart36 36
#Part36

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

جواب ندادم و بدون محل دادن به اون از اتاق بیرون رفتم . از خودم بدم اومده بود ، مگه من غیرت و حساس بودن کیهان رو از یاد برده بودم که این ضربه رو بی فکر زده بودم ؟ بدون شک پناه می برد به قرص های سر دردش و الان دلش قهوه می خواست .
قبل از بیرون رفتن از ساختمون شرکت به آبدار خونه رفتم : آقا رستم ...
پیرمرد خوش رو به سمتم برگشت : جانم بابا ؟ چای بریزم ؟
ـ دسته گلت درد نکنه ، ولی یه فنجون قهوه می بری اتاقه ما ؟ برای رئیس ... فکر کنم دلش بخواد ...
ـ به چشم بابا جان ...
لبخند زدم و بیرون زدم از شرکتی که خدا می دونست در آینده چه چیزی برای من رقم می زد ! بیرون زدم و دلم رو جا گذاشتم . باد سردی به صورتم سیلی می زد و من بدنم درد می کرد . بغض کردم . زندگی بدجور ساز ناسازگاری گذاشته بود و من دلم رقصیدن به این ساز رو نمی خواست . من دلم این درد تکراری که از مکرراتم بود رو هم نمی خواست . چقدر همه چیز پیچیده شده بود .
دوست نداشتم بغضم اشک شه و حتی عابرهای پیاده هم با دید بد نگام LoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part36
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: