کانال تلگرام رمانکده سارا @LoveSara

سامانه هرچیز:ارائه محتوای کانال های تلگرام
جستجو در تلگرام

 مشاهده مطالب کانال 🍃رُمـانــڪدهـ ســارا🌧

توجه: کلیه محتوای این سایت توسط کاربران و کانال های تلگرام درج شده است و سایت هرچیز هیچ مسئولیتی نسبت به آن ها ندارد

🐬 پاPart27 27
#Part27

📕 رمان " رسوایی " ‼️ 🙊👄

به قلم خانم ک. شاهینی فر 👒

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃

ابروهاش رو بالا داد : دختره ی تخس !
اخم کردم : من دیگه برم ؟
ـ بفرما خواهش می کنم ، اگه خواستی یکی هم بزن تو سرمون ...
لبخند زدم : با اجازه ...
از اتاق بیرون رفتم . بیچاره قبل از سوار شدنم توی آسانسور خیلی صدام زده بود ، محل نداده بودم . این مرد گریز بودنمم یکی از عوارضه بودن با نامردهای مرد ماننده زندگیم بود ...
*
سر و صدای زیادی می اومد . از صبح چند نفری توی باغ مشغول تمیز کاری و آفت کشی و مرتب کردن درختا بودن . صدای آیدین رو می شنیدم ، چپ و راست دستور می داد .
وسط اتاق دراز کشیده بودم و با خودم می گفتم من دوروزی می شه که کیهان رو ندیدم . دراز کشیده بودم و به سقف نگاه می کردم . برنامه ریزی تو زندگیه کسی مثل من جا نداشت !
دوست داشتم جمعه هم سرکار باشم . ترسیده بودم کیهان هم شرکت بمونه Ùˆ من از لبریز شدن صبر فرزاد Ù…ÛŒ ترسیدم . هزار بار از خودم پرسیده بودم Ú©Ù‡ چرا باید صاحب شرکتی Ú©Ù‡ اونجا کار Ù…ÛŒ کنم کیهان بØLoveSara 💋✨

  کلمات کلیدی: Part27
بستن
آدرس پست:

نوع گزارش تخلف:

متن گذارش: